vampire x king
شب بعد از مراسم
ویو یونا
تهیونگ و من به والدینش شب بخیر گفتیم و رفتیم که بخوابیم بد ترین قسمتش این بود که تو یه اتاق و تو یه تخت باید می خوابیدیم
(علامت یونا + علامت ته -)
+میشه با بالشت دیوار درست کنیم من نمی خوام با تو بخوابم*اخم*
-نگران نباش بهت دست نمی زنم می دونی چرا دوسال دیگه پادشاه می شم
+چرا؟
-چون تا اون موقع صبر می کنیم تا تو ۱۸سالت باشه من قصد ندارم اذیت باشی الانم قرار نیست بهت دست بزنم بیا بریم بخوابیم
+باشه (لبخند)
رفتیم رو تخت خیلی احساس ارامش و امنیط داشتم
+شاهزاده میشه بقلم کنی*کیوت*
-اولن شاهزاده بهم نگو بگو تهیونگ دومن بیا بغلم
-----
دوستان تا شنبه مسافرتم و نیستم
شرط ها
۱۵ تا لایک
۱۰ تا کامنت
می دونم شرط ها زیادی اما چون براتون از گشادی تو یه روز(یک سال)نوشتم شرط هارو برسونید 🗿
ویو یونا
تهیونگ و من به والدینش شب بخیر گفتیم و رفتیم که بخوابیم بد ترین قسمتش این بود که تو یه اتاق و تو یه تخت باید می خوابیدیم
(علامت یونا + علامت ته -)
+میشه با بالشت دیوار درست کنیم من نمی خوام با تو بخوابم*اخم*
-نگران نباش بهت دست نمی زنم می دونی چرا دوسال دیگه پادشاه می شم
+چرا؟
-چون تا اون موقع صبر می کنیم تا تو ۱۸سالت باشه من قصد ندارم اذیت باشی الانم قرار نیست بهت دست بزنم بیا بریم بخوابیم
+باشه (لبخند)
رفتیم رو تخت خیلی احساس ارامش و امنیط داشتم
+شاهزاده میشه بقلم کنی*کیوت*
-اولن شاهزاده بهم نگو بگو تهیونگ دومن بیا بغلم
-----
دوستان تا شنبه مسافرتم و نیستم
شرط ها
۱۵ تا لایک
۱۰ تا کامنت
می دونم شرط ها زیادی اما چون براتون از گشادی تو یه روز(یک سال)نوشتم شرط هارو برسونید 🗿
۶.۲k
۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.