رویای اشنا ادامه part 33
ویو یونجی
توی ماشین جا نمیشدیم پس کیونگ توی بغل تهیونگ نشست و توی راه خوابش برد.
*هعی منو توهم سینگل(اروم)
+اره😐
ویو جونگ هوان
همه رفتن خوابیدن و من و جونگ کوک هم بعد لباس عوض کردن رفتیم تا بخوابیم. روی تخت مثل همیشه دور از جونگ کوک دراز کشیدم و چشمامو بستم که جونگ کوک گفت.
_ جونگ هوان؟
+بله؟
_ یادته که وقتی تازه اومده بودین کیونگ گفت که تو یه خواب میبینی؟
+اره چطور؟
_راستش منم اون خوابو میدیدم تا وقتی که دیشب دیدم اون دختر تویی
+امم واقعا؟ راستش منم خواب دیدم که تو منو نجات دادی
_بنظرت چرا خواب همو میبینیم؟
+نمیدونم. زیاد مهم نیست خوابه دیگه این چیزا پیش میاد(لبخند)
_اره راست میگی. شب بخیر
+شب بخیر
...
شرطا =۴ تا لایک و پنج تا کامنت❤❤
توی ماشین جا نمیشدیم پس کیونگ توی بغل تهیونگ نشست و توی راه خوابش برد.
*هعی منو توهم سینگل(اروم)
+اره😐
ویو جونگ هوان
همه رفتن خوابیدن و من و جونگ کوک هم بعد لباس عوض کردن رفتیم تا بخوابیم. روی تخت مثل همیشه دور از جونگ کوک دراز کشیدم و چشمامو بستم که جونگ کوک گفت.
_ جونگ هوان؟
+بله؟
_ یادته که وقتی تازه اومده بودین کیونگ گفت که تو یه خواب میبینی؟
+اره چطور؟
_راستش منم اون خوابو میدیدم تا وقتی که دیشب دیدم اون دختر تویی
+امم واقعا؟ راستش منم خواب دیدم که تو منو نجات دادی
_بنظرت چرا خواب همو میبینیم؟
+نمیدونم. زیاد مهم نیست خوابه دیگه این چیزا پیش میاد(لبخند)
_اره راست میگی. شب بخیر
+شب بخیر
...
شرطا =۴ تا لایک و پنج تا کامنت❤❤
۳.۷k
۰۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.