The bloody thears
P3
.
جک-قربان دخترو براتون آوردیم. تو زیر زمین منتظرتون میمونم
_خیلیم عالی چند لحضه صبر کنید الان میام
راوی'پسر از اینکه میتونست دوباره عطر معشوقش رو حس کنه خوشحال بود به قدری که هیچ کدام از خدمه ها دلیل اینکه ارباب سنگ دلشون خوشحال رو نمیدونستند
(چند دقیقه بعد)
_دختر کجاست؟
-ارباب داخله اتاقه
_باشه، مرخصی
-خدافظ
Lona
با حس سر درد بدی چشمامو باز کردم
+اینجا کدوم قبرستونیه چرا دستو پاهام بستست چرا دهنمو بستن
راوی'دخترک به سر تاپایش نگاه انداخت قسمتی از دامن و لباس اش پاره شده بود
و بخشی از اندام های دختر قابل دیدن بودن
_دستیگره رو گرفتم و درو باز کردم، سلام کیتن منو یادته؟ (با حالت پوزخند تصور کنید)
+نه امکان نداره نمیتونه اون خوده عوضیش باشه چرا چرا دست از سرم بر نمیداره همینجوری داشت با پوزخند مسخرش سر تا پامو آنالیز میکرد ناگهان اشک ریزی از گوشه چشمم رو گونم ریخت
_او فراموش کردم دستو پا و دهنتو بستن بزار بازش کنم
راوی'پسر به سمت دخترک قدم گذاشت و دست پای دخترک شو باز میکرد شاید براتون سوال باشه لونا داشت چیکار میکرد لونا انقدر در فکر خودش فرو رفته بود که انگار نه انگار پسرک داره بدنشو لمس میکنه!
.
.
خوشتون اومد؟ میدونم قلم ضعیفه ولی بخاطر اینه که برای اولین باره که دارم فیکشن مینویسم امشب به احتمال زیاد پارت 4 هم آپلود میکنم.خوشحال میشم کامنت بزارین🩷
.
جک-قربان دخترو براتون آوردیم. تو زیر زمین منتظرتون میمونم
_خیلیم عالی چند لحضه صبر کنید الان میام
راوی'پسر از اینکه میتونست دوباره عطر معشوقش رو حس کنه خوشحال بود به قدری که هیچ کدام از خدمه ها دلیل اینکه ارباب سنگ دلشون خوشحال رو نمیدونستند
(چند دقیقه بعد)
_دختر کجاست؟
-ارباب داخله اتاقه
_باشه، مرخصی
-خدافظ
Lona
با حس سر درد بدی چشمامو باز کردم
+اینجا کدوم قبرستونیه چرا دستو پاهام بستست چرا دهنمو بستن
راوی'دخترک به سر تاپایش نگاه انداخت قسمتی از دامن و لباس اش پاره شده بود
و بخشی از اندام های دختر قابل دیدن بودن
_دستیگره رو گرفتم و درو باز کردم، سلام کیتن منو یادته؟ (با حالت پوزخند تصور کنید)
+نه امکان نداره نمیتونه اون خوده عوضیش باشه چرا چرا دست از سرم بر نمیداره همینجوری داشت با پوزخند مسخرش سر تا پامو آنالیز میکرد ناگهان اشک ریزی از گوشه چشمم رو گونم ریخت
_او فراموش کردم دستو پا و دهنتو بستن بزار بازش کنم
راوی'پسر به سمت دخترک قدم گذاشت و دست پای دخترک شو باز میکرد شاید براتون سوال باشه لونا داشت چیکار میکرد لونا انقدر در فکر خودش فرو رفته بود که انگار نه انگار پسرک داره بدنشو لمس میکنه!
.
.
خوشتون اومد؟ میدونم قلم ضعیفه ولی بخاطر اینه که برای اولین باره که دارم فیکشن مینویسم امشب به احتمال زیاد پارت 4 هم آپلود میکنم.خوشحال میشم کامنت بزارین🩷
۵۲۶
۰۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.