پارت اول خدایا به امید تو بریم که گند بزنیم
فلش بک به ۱۴ سال پیش
مامان ا\ت : میگم دخترم پدرت ماموریت کاریه فردا خونه تنها میمونی اگه میخوای میتونی باهام بیای بیمارستان( مامان ا\ت پرستاره بیمارستانه)
ا\ت : حوصلم تو خونه سر میره پس باشه
*ا\ت دوست صمیمیه مایکی سانزو سنجو و باجیه*
فردا صبح خونه سانو ها
مایکی: سنجو کی هواپیما منو شکسته * اونایی که مانگا رو خوندن میدونن چی میگم*
سنجو:..سا..سان..سانزو* نقطه ها گریس*
چند دقیقه بعد
مایکی: لبخند بزن هاروچیو
شین: مایکیییی چه غلطی کردییی
تاکئومی: عیب نداره بریم بیمارستا توکیو نزدیک ترین جاست
(بیمارستانی که مامان ا\ت توش کار میکنه)
ا\ت رو پیشخون منشی بیمارستان نشسته بود و با منشی اونجا حرف میزد که سانزو با دهن خونی و مایکی باجی سنجو شین و... رو دید سانزو رفت تو اتاق دکتر
ا\ت: یکی بگه اینجا چه خبرههه*جمله آخر با داد بود*
تاکئومی: یه حادثه بودش
ا\ت چه حادثه ای
دکتر:.....
ادمین:میدونم گند زدم ولی تو کوئتو انجوری نبودممم😑😑 با اینکه گند زدم ولی دنیا دو روزه پس گفتم یه بار دیگه سناریو نوشتن رو امتحان کنم ☺ اگه کسی خواست برای ا\ت و مامانش دوتا اسم پیشنهاد بده😶
مامان ا\ت : میگم دخترم پدرت ماموریت کاریه فردا خونه تنها میمونی اگه میخوای میتونی باهام بیای بیمارستان( مامان ا\ت پرستاره بیمارستانه)
ا\ت : حوصلم تو خونه سر میره پس باشه
*ا\ت دوست صمیمیه مایکی سانزو سنجو و باجیه*
فردا صبح خونه سانو ها
مایکی: سنجو کی هواپیما منو شکسته * اونایی که مانگا رو خوندن میدونن چی میگم*
سنجو:..سا..سان..سانزو* نقطه ها گریس*
چند دقیقه بعد
مایکی: لبخند بزن هاروچیو
شین: مایکیییی چه غلطی کردییی
تاکئومی: عیب نداره بریم بیمارستا توکیو نزدیک ترین جاست
(بیمارستانی که مامان ا\ت توش کار میکنه)
ا\ت رو پیشخون منشی بیمارستان نشسته بود و با منشی اونجا حرف میزد که سانزو با دهن خونی و مایکی باجی سنجو شین و... رو دید سانزو رفت تو اتاق دکتر
ا\ت: یکی بگه اینجا چه خبرههه*جمله آخر با داد بود*
تاکئومی: یه حادثه بودش
ا\ت چه حادثه ای
دکتر:.....
ادمین:میدونم گند زدم ولی تو کوئتو انجوری نبودممم😑😑 با اینکه گند زدم ولی دنیا دو روزه پس گفتم یه بار دیگه سناریو نوشتن رو امتحان کنم ☺ اگه کسی خواست برای ا\ت و مامانش دوتا اسم پیشنهاد بده😶
۹.۹k
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.