عشق ابدی پارت ۷۲
عشق ابدی پارت ۷۲
ویو جیمین
کارای یونگی بشدت برام عجیب بود
اما هوسوک عین ما متعجب نشده بود ، و اونجوری که حرف میزدن انگار از همه چی با خبر بود
هم ترسیده بودم از عربده اش و هم متعجب شده بودم
نمیدونستم چه خبره
دوباره چه اتفاقی افتاده؟
وقتی با جیهوپ رفت بیرون نشستم رو مبل و با چشمای چهار تا شده به جلوم زل زدم .
جین : خدایا !! قضیه چیه؟ ای بابا
یانگ : وا د فاز :/
ته : اینا چشون بود؟؟
-نمیدونم . هیچی نمیدونم (بهت زده)
نامجون : خ...خب بیخیال ، حتما خودشون میدونن چیکار میکنن دیگه ؛ بیاید یکم ... یکم
کوک : فیلم ببینیم؟(خنده شیطانی)
یانگ : اوکیییی
همه رفتن تو سالن اصلی و نشستن به فیلم دیدن ؛ سعی کردم بیخیال بشم اما فکرشون از سرم بیرون نمیرفت
پاپ کورن و تنقلات رو بردم پیش بچه ها و شروع کردیم به خوردن
فیلمی که کوک گذاشته بود ژانری عاشقانه ، ترسناک ، اکشن و +۱۸ داشت
نمیدونم فازش از گذاشتن این چی بود .
-این چه فیلمیه؟ :/
کوک : خوبه که !!
- خوبه؟(چشم غره)
یانگ : بیخیال دیگ...اِ نه نه نه اصلا ... اصلا بزنید اونور ، آی آی مثبت ۱۸ شد.(چشماش رو گرفت)
-بگو ..دوباره بگو چشه؟! //:
کوک : بابا چقدر لوسید. دو دقیقه دیگه میگذره
ته : ۱۳ دقیقه مثبت هیجده هست . کمه؟
کوک : ....(محو ته)
-هوی...حواست کجاست؟؟(زد تو پهلوی کوک)
کوک : آخخخخخ دارم نگاش...دارم فیلم رو نگا میکنم .آره...حیح
-جون عمت(دم گوشش)
حدود ۱۰ دقیقه کل فیلم صحنه های بد بد داشت و تهیونگ هر ۳ دقیقه یک بار تو جاش حرکت میکرد . فهمیده بودم چشه
الهی بچم😈
ویو کوک
فیلمی که انتخاب کرده بودم میدونستم ژانر +۱۸ هم داره . اما میخواستم بزارم
زمانی که گذاشتم بعد رسیدن به صحنه های بَدش تهیونگ مدام تو جاش تکون میخورد و هی نگاهش رو از فیلم میگرفت ...
سعی کردم نسبت به رفتاراش بی تفاوت باشم
اما این که یانگ مدام نگاهش میکرد میرفت رو مخم .
وایستا نکنه تحریک شده؟؟ هوممممم😈
۳ مین بعد پاشد و رفت تو اتاق . همه تعجب کردیم اما خب چیزی نگفتیم
ته : ی....یانگ؟؟(بلند)
یانگ : بله ؟؟(بلند)
ته : ب...بیا(بلند)
یانگ یه نگاهی به هممون کرد و رفت سمت اتاق تهیونگ .
صبرم داشت لبریز میشد تا بفهمم برای چی صداش کرد ، برای چی نمیاد؟؟
تمام سوالای تو ذهنم عین خوره به جونم افتاده بودن
آیششش فاک
ویو جیمین
کارای یونگی بشدت برام عجیب بود
اما هوسوک عین ما متعجب نشده بود ، و اونجوری که حرف میزدن انگار از همه چی با خبر بود
هم ترسیده بودم از عربده اش و هم متعجب شده بودم
نمیدونستم چه خبره
دوباره چه اتفاقی افتاده؟
وقتی با جیهوپ رفت بیرون نشستم رو مبل و با چشمای چهار تا شده به جلوم زل زدم .
جین : خدایا !! قضیه چیه؟ ای بابا
یانگ : وا د فاز :/
ته : اینا چشون بود؟؟
-نمیدونم . هیچی نمیدونم (بهت زده)
نامجون : خ...خب بیخیال ، حتما خودشون میدونن چیکار میکنن دیگه ؛ بیاید یکم ... یکم
کوک : فیلم ببینیم؟(خنده شیطانی)
یانگ : اوکیییی
همه رفتن تو سالن اصلی و نشستن به فیلم دیدن ؛ سعی کردم بیخیال بشم اما فکرشون از سرم بیرون نمیرفت
پاپ کورن و تنقلات رو بردم پیش بچه ها و شروع کردیم به خوردن
فیلمی که کوک گذاشته بود ژانری عاشقانه ، ترسناک ، اکشن و +۱۸ داشت
نمیدونم فازش از گذاشتن این چی بود .
-این چه فیلمیه؟ :/
کوک : خوبه که !!
- خوبه؟(چشم غره)
یانگ : بیخیال دیگ...اِ نه نه نه اصلا ... اصلا بزنید اونور ، آی آی مثبت ۱۸ شد.(چشماش رو گرفت)
-بگو ..دوباره بگو چشه؟! //:
کوک : بابا چقدر لوسید. دو دقیقه دیگه میگذره
ته : ۱۳ دقیقه مثبت هیجده هست . کمه؟
کوک : ....(محو ته)
-هوی...حواست کجاست؟؟(زد تو پهلوی کوک)
کوک : آخخخخخ دارم نگاش...دارم فیلم رو نگا میکنم .آره...حیح
-جون عمت(دم گوشش)
حدود ۱۰ دقیقه کل فیلم صحنه های بد بد داشت و تهیونگ هر ۳ دقیقه یک بار تو جاش حرکت میکرد . فهمیده بودم چشه
الهی بچم😈
ویو کوک
فیلمی که انتخاب کرده بودم میدونستم ژانر +۱۸ هم داره . اما میخواستم بزارم
زمانی که گذاشتم بعد رسیدن به صحنه های بَدش تهیونگ مدام تو جاش تکون میخورد و هی نگاهش رو از فیلم میگرفت ...
سعی کردم نسبت به رفتاراش بی تفاوت باشم
اما این که یانگ مدام نگاهش میکرد میرفت رو مخم .
وایستا نکنه تحریک شده؟؟ هوممممم😈
۳ مین بعد پاشد و رفت تو اتاق . همه تعجب کردیم اما خب چیزی نگفتیم
ته : ی....یانگ؟؟(بلند)
یانگ : بله ؟؟(بلند)
ته : ب...بیا(بلند)
یانگ یه نگاهی به هممون کرد و رفت سمت اتاق تهیونگ .
صبرم داشت لبریز میشد تا بفهمم برای چی صداش کرد ، برای چی نمیاد؟؟
تمام سوالای تو ذهنم عین خوره به جونم افتاده بودن
آیششش فاک
۲.۴k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.