بزارید یه داستان خیالی که ممکنه واقعی بشه تعریف کنم:
بزارید یه داستان خیالی که ممکنه واقعی بشه تعریف کنم:
فصل دو تیانتی ساخته میشه . مجید و بهاره باهم میرن بعد فک کنید حامد بگه مجید بهت قل میدم شماره ۲ کاغذ رنگی بعد وقتی اونو بکشه رنگی بشه بعد اگه مجید اهنگ رو درست حدس نزد حامد بهش بگه اگه برامون رپ کنی شاید نزنم ولی درست وسط رپ کردنش بزنه روی اهرم و بگه دستم خورد.
اون لحظه ای که مجید و بهاره قطره رو بزور میخوان از دست هم بگیرن
و حامد بگه مجید اگه بهاره رو اذیت کنی میگیرمت میزنمم تو گوشت
یکی از سوال های بخش تخم دایناسور این باشه که:
۱_رفاقت سمی۲_کلکل های همیشگی۳_هر دو بست پلیر ۴_...
بعد مجید تخم رو برداره بگه حامجید
و خیلی اتفاق های قشنگ دیگه...😭🫶🥹
فصل دو تیانتی ساخته میشه . مجید و بهاره باهم میرن بعد فک کنید حامد بگه مجید بهت قل میدم شماره ۲ کاغذ رنگی بعد وقتی اونو بکشه رنگی بشه بعد اگه مجید اهنگ رو درست حدس نزد حامد بهش بگه اگه برامون رپ کنی شاید نزنم ولی درست وسط رپ کردنش بزنه روی اهرم و بگه دستم خورد.
اون لحظه ای که مجید و بهاره قطره رو بزور میخوان از دست هم بگیرن
و حامد بگه مجید اگه بهاره رو اذیت کنی میگیرمت میزنمم تو گوشت
یکی از سوال های بخش تخم دایناسور این باشه که:
۱_رفاقت سمی۲_کلکل های همیشگی۳_هر دو بست پلیر ۴_...
بعد مجید تخم رو برداره بگه حامجید
و خیلی اتفاق های قشنگ دیگه...😭🫶🥹
۲.۶k
۰۳ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.