«عروسک خیمه شب بازی»
«عروسک خیمه شب بازی»
پارت: ۲۹
یعنی بعد به دنیا اومدنش باباش قبولش میکرد؟
نه!نمیدونم
شایدم مهرش به دلش میوفتاد
به هرحال پدر بود دیگه نه؟!
پدری که ویار زن حاملشو دید ولی حاظر نشد یه ذره لواشک بده
پدری که میدونست بچش ضربان قلب داره
میدونست پا میزنه
لقد میزنه به شکم مادرش و
باز میخواست نباشه.
از الان به فکر خرج و مخارجش بودم
پوشک، شیر ، لباس
هزینه ی بیمارستان
هزینه ی اجاره ی خونه
راستی شناسنامه برنداشته بودم، چجوری برای بچم شناسنامه میگرفتم
بچه ای که هر ماه بزرگتر میشد و هرماه باید لباساشو یه سایز بزرگتر میخریدم
پولم کجا بود؟!
دعا دعا میکردم فردا صبح بتونم پولی پیدا کنم
لبام از سرما کبود شده بود
نفس کم اورده بودم
پارت: ۲۹
یعنی بعد به دنیا اومدنش باباش قبولش میکرد؟
نه!نمیدونم
شایدم مهرش به دلش میوفتاد
به هرحال پدر بود دیگه نه؟!
پدری که ویار زن حاملشو دید ولی حاظر نشد یه ذره لواشک بده
پدری که میدونست بچش ضربان قلب داره
میدونست پا میزنه
لقد میزنه به شکم مادرش و
باز میخواست نباشه.
از الان به فکر خرج و مخارجش بودم
پوشک، شیر ، لباس
هزینه ی بیمارستان
هزینه ی اجاره ی خونه
راستی شناسنامه برنداشته بودم، چجوری برای بچم شناسنامه میگرفتم
بچه ای که هر ماه بزرگتر میشد و هرماه باید لباساشو یه سایز بزرگتر میخریدم
پولم کجا بود؟!
دعا دعا میکردم فردا صبح بتونم پولی پیدا کنم
لبام از سرما کبود شده بود
نفس کم اورده بودم
۸۴۴
۰۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.