منطقه ممنوعه عشق پارت ۲۸

#منطقه_ممنوعه_عشق
پارت:28

حوصله دانشگاه نداشتم رفتم و خاستم از دانشگاه بزنم بیرون که موتور کوک رو دیدم.
خدایی ماشینشو به ع/// ن کشیدم بسه شه.
خواستم برم که وایسادم.
ولی من کرمم فعال شده.
شرمنده جناب جئون.
کنار موتورش نشستم.
ات:موتوری.صاحبت خیلی بد اخلاق و اخموعه ببخشید ولی من میخام از دنیا سیرش کنم.
یه سنگ برداشتم و خواستم بزنم تو کاپوتش که دستم تو هوا معلق شد و توسط یکی گرفته شد‌
جونگکوک:باز داری گ//// و/// ه خوری میکنی‌‌.
متعجب سمتش برگشتم.
ات:دستمو ول کن.
جونگکوک:ول کنم؟..
فکمو گرفت و منو به دیوار کوبید.
دستامو با یه دستش گرفت و بالای سرم قفل کرد‌
زبونم بند اومده بود.
از ترس داشتم سکته میکردم‌‌.
ات:و...ولم کن جون...کوک
پوزخندی زد و ل////ب///ا///ش رو ل///ب////ا///م قرار گرفت‌.
هرکاری میکردم نمیتونستم از دستش فرار کنم.
شروع کرد به گاز زدن ل//ب///ا///م‌.
تو دهنش داشتم ن //ا///ل///ه میکردم که ازم جدا شد.
به امید اینکه دیگه کاریم نداره نفس آسوده ای کشیدم که سرشو تو گودی گ///ر///د///ن///م فرو برد.
ات:ن....نکننننن.غلط کردم جونگکوک غلط کردم ولم کن.جونگکوکککککک.
وقتی زیر گ//رد//ن///م سوخت ازم فاصله گرفت و گفت:
جونگکوک:دیگ نزدیک خودرو هام نبینمت!.


اگه خوشتون اومد لطفا لایک کنید به حمایتتون نیاز دارم و بهم انرژی بدید مرسی