8پارت 5
رفتیم خونم رفتم تو اتاقم لباس راحتی پوشیدم اسلاید دو
یه بالشت گرفتم با یه پتو رفتم تو حال ا. ت: پاشین رو اون مبل بشینید اینجا
جای سلطنتیه منه
ته وکوک: اوکی
باشن پتو گرفتم
ا. ت: حالا کنترل بده نامجون
داد
ا. ت: مرسی
فیلم زدم ولی خودم وسطش خوابیدم
ویو جونگ کوک: چطوری یه آدم میتونه انقد کیوت باشه
ما چقدر اذیتش کردیم
جیهوپ: ا. ت خوابید
جین: شوگا هم خوابید
نامجون: بزاریم رو تختش اینجا سرو صدا هست خوابش بهم میخوره
جیمین : من میبرمش
اعضا : باشه
جیمین ا. ت رو تختش گذاشت
نشسته بود جین داشت آشپزی میکیرد
سرمون تو گوشی بود که یه تقویم رو میز دیدم گرفتم دیدم تاریخ تولد همونو نوشته بود
به اعضا گفتم
جونگ کوک: تولد ا. ت هم یه ماه دیگه
ته: سوپرایزش کنیم
نامجون ؛ : موافقم
ویو ا. ت :
بیدار شدم رو تخت بودم نمیدونم بخاطر غذا بیمارستان بود یا نه
پاشدم با عجله رفتم تو دستشویی بالا آوردم
ویو جیهوپ :
منو اعضا با عجله رفتم سمت سرویس بهداشتی
در زدم
جیهوپ: ا. ت خوبی
ا. ت: آره
ویو ا. ت:
صورتمو شستم از دستشویی بیرون اومدم
جین: ا. ت خوبی
ا. ت: آره فقط میخوام بخوابم
نامجون : باشه
یه بالشت گرفتم با یه پتو رفتم تو حال ا. ت: پاشین رو اون مبل بشینید اینجا
جای سلطنتیه منه
ته وکوک: اوکی
باشن پتو گرفتم
ا. ت: حالا کنترل بده نامجون
داد
ا. ت: مرسی
فیلم زدم ولی خودم وسطش خوابیدم
ویو جونگ کوک: چطوری یه آدم میتونه انقد کیوت باشه
ما چقدر اذیتش کردیم
جیهوپ: ا. ت خوابید
جین: شوگا هم خوابید
نامجون: بزاریم رو تختش اینجا سرو صدا هست خوابش بهم میخوره
جیمین : من میبرمش
اعضا : باشه
جیمین ا. ت رو تختش گذاشت
نشسته بود جین داشت آشپزی میکیرد
سرمون تو گوشی بود که یه تقویم رو میز دیدم گرفتم دیدم تاریخ تولد همونو نوشته بود
به اعضا گفتم
جونگ کوک: تولد ا. ت هم یه ماه دیگه
ته: سوپرایزش کنیم
نامجون ؛ : موافقم
ویو ا. ت :
بیدار شدم رو تخت بودم نمیدونم بخاطر غذا بیمارستان بود یا نه
پاشدم با عجله رفتم تو دستشویی بالا آوردم
ویو جیهوپ :
منو اعضا با عجله رفتم سمت سرویس بهداشتی
در زدم
جیهوپ: ا. ت خوبی
ا. ت: آره
ویو ا. ت:
صورتمو شستم از دستشویی بیرون اومدم
جین: ا. ت خوبی
ا. ت: آره فقط میخوام بخوابم
نامجون : باشه
۶۹.۷k
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.