بدون اجازه 🔞

حالت تهوع بهم دست داد خاستم برم دستشویی ندونستم درس راه برم ولی رفتم دستشویی و بالا آوردم.
شوگا:هی هی خوبی؟
آت:ن.ن.ه(با بی‌حالی)
شوگا:(چرا یهو نگرانش شدم نکنه عاش... نه نه نه شوگا چته تو اینک یه هرزه دیگست)
شوگا:چت شد یهو
تا خاست حرف بزنه. دوباره رفت دستشویی و آورد بالا
آت:تا خاستم حرف بزنم
دوباره حالت تهوع گرفتم و اوردم بالا
آت:نمی‌دونم دلم درد می‌کنه
یهو دلم تیر کشید فکر کن کبخاطر اون قرصا بود چون بعد حالت تهوع هیچ وقت دلم تیر نمی کشید
آت:ببینم اون قرصا رو برام بیار همونایی که خوردم آخرین بار
شوگا:چیی؟باشه!
بیا
آت:نه این این قرصا این قرصا من من به اینا حساسیت دارم
شوگا:چی وایسا دستور بزارم رو شونم آها همین طوری ادامه بده
آت:دستمو گذاشتم رو شونش منو برد تو اتاق و درازم کرد
شوگا:همین جا بمون تا یه چیزی بیارم برات بخوری
گوشم یهو زنگ خورد
الو سلام تهیونگ
تهیونگ:سلام داشم چطوری؟فردا شب یه بار هست جیهون هم میاد با آقای کانگ قمه با دوس دختراشونن تو آن رو بیار
شوگا:ام خوبم باشه یکاریش میکنم حالا خدافظ
ته:اوکی بای
__________________________

بیا اینو بخور
آت:ممنونم
(فرداشب)
شوگا:آت امشب باید باهام بیای یه جایی
آت:کجا؟
شوگا:یه بار
آت:ولی من کامل خوب نشدم
شوگا:ولی در حدی خوب شدی که راه بری. درسته؟
آت:باشه
شوگا:برات لباساتو گذاشتم رو تخت به پوششون میرم آماده شم
آت:رفتم یه دوش ۵ مینی گرفتم لباسمو پوشیدم یکم زیاد باز بود من از این لباس خوشم نمیاد(اسلاید ۲ میزارم )
شوگا:آماده شدم خیلی جذاب شدم رفتم آت رو دیدم دهنم وا موند خیلی سکسی شده بود
آماده ای؟
آت:بریم آمادم
(داخل بار)
شوگا رفته بود دستشویی به پسره ای نزدیکم شد و دست زد به س.ی.ن.ه.ه.ا.م خاستم جداش کنم که بغلم کرد داشتم جیغ میزدم ولی شوگا نیومده بود
منو برد ت. یکی از اتاق ها و............
ادمین کرمش گرفته 😆اگه میخوای ادامه شو بخونی ۱۰ تا لایک کننننن🤤
پارت بعد خیلییی🔞🔞🔞🔞🔞🔞