سناریو (درخواستی)
وقتی یواشکی تنها میری بار و با یکی میخوابی و اونا میفهمن (به عنوان شوهر)
نامجون:چطور تونستی به من خیانت کنی من دوست دارم 🥲🥲
جین:دختره ی عوضی منه هندسام و ول کردی رفتی با یکی دیگه
یونگی:(همیشه باهاته برای همین نمیتونی بری بار )
هوسوک:تو مست بودی باشه اشکالی نداره کوچولو
جیمین:باید تاوان خیانت به منو بدی بی.بی 😈
تهیونگ: میره اون مرده رو انقدر کتک میزنه که مرده به گوه خوری میوفته
جونگکوک: (ایشون درحال دعا کردن میباشد مزاحم نشوید )
نامجون:چطور تونستی به من خیانت کنی من دوست دارم 🥲🥲
جین:دختره ی عوضی منه هندسام و ول کردی رفتی با یکی دیگه
یونگی:(همیشه باهاته برای همین نمیتونی بری بار )
هوسوک:تو مست بودی باشه اشکالی نداره کوچولو
جیمین:باید تاوان خیانت به منو بدی بی.بی 😈
تهیونگ: میره اون مرده رو انقدر کتک میزنه که مرده به گوه خوری میوفته
جونگکوک: (ایشون درحال دعا کردن میباشد مزاحم نشوید )
۱.۱k
۲۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.