فیک ته ته فصل ② پارت ¹ ♡ نفرت تا عشق♡
ته ته: و سری خوابش برد...
.................................... ــــــــــــــــــــــــــــ.......
لیزلی:
چند ماه بعدــــــــــــــــــ. ـ. ـــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
داشتم همینجوری لباسای توی اتاق رو تا میکردم که گوشی تیهونگ زنگ خورد حتما یکی از دوستاشه؟!
تیهونگ شروع کرد فوحش دادن و تهدید کردن اون طرف
لیزلی: تیهونگ چی شده چرا عصبانی شدی؟
ته ته: سری بغلش کردم کردم بغضم ترکید
لیزلی: وایسا ببینم چی شده چرا گریه میکنی
انقدر که تند تند نفس میزد که باد داغ دهنش به گردنم میخورد چند دقیقه همینجوری گریه میکرد
بعد که خودشو جمعو جور کرد گردنم کاملا خیس بود
چرا انقدر گریه میکنه؟
اون کسی که بهش زنگ زد کی بود؟
ازش بپرسم؟
لیزلی: تیهونگ چی شده
ته ته:
ببخشید اگه اذیت شدی
لیزلی: نبابا اذیت چی بگو ببینم چی شده گوش میدم
ته ته: خب ببین من یه دشمن دارم به اسم کیم چیونگ از بچگی پدرامون با هم اختلاف داشتن
ولی ما دوست صمیمی بودیم که بعد از یه مدت رفتار چیونگ تغییر کرد توی مدرسه خیلی مسخره ام میکرد
اصلا مثل اون موقع ها صمیمی نبودیم فکر میکنم که
پدرش خیلی چرتو پرت راجب من بهش میگه اونم الان خب دیگه منو دوست خودش نمیدونه
لیزلی: ببینم یعنی کار بدی کردی که ازت متنفر بشه؟
ته ته: نه نمیدونم! شاید پدرامون..
الانم که زنگ زد تهدیه کرد او اینا منم تهدیدش کردم
خیلی این بغض اذیتم میکرد وسط حرفم هی گیر میکردم که یه لیوان آب بهم داد.. مرسی عشقم
لیزلی: خواهش..
دیدم که داره اذیت میشه که حرف بزنه
لیزلی: خب من میرم بیرون خرید میتونی یکم تنها باشی نظرت چیه؟
ته ته: ولی بهتره برم اتاق خودم اخه اینجا مال توه
لیزلی: مشکلی نیست اگه اینجا راحتی همینجا بمون
ته ته: باش ممنون تنها میری چندتا بادیگارد ببر
لیزلی: من میتونم مراقب خودم باشم!
ته ته: باش عشقم خدافظ خوش بگذره
لیزلی: اهوم
رفتم سمتش لبش رو بوسیدم
ته ته: کشیدمش انداختمش رو تخت
لیزلی: تیهونگ الان نه دیر میشه اخه
ته ته: باش پس فعلا
لیزلی: با دست واسش بوس فرستادم و از اتاق بیرون رفتم
هیییی سوانگ میشه یه دقیقه بیای
سوانگ: بله خانم بفرمایید
لیزلی: سلام خوشگلم میشه بگی ماشین منو اماده کنن؟
سوانگ: چشم بله خانم وای خانم چشم نخورین خیلی زیبا شدین
لیزلی: ممنون
.ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.
۱۰ لایک💜.ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۳۰کامنت✨ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فالو ۳🐾. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.
.................................... ــــــــــــــــــــــــــــ.......
لیزلی:
چند ماه بعدــــــــــــــــــ. ـ. ـــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
داشتم همینجوری لباسای توی اتاق رو تا میکردم که گوشی تیهونگ زنگ خورد حتما یکی از دوستاشه؟!
تیهونگ شروع کرد فوحش دادن و تهدید کردن اون طرف
لیزلی: تیهونگ چی شده چرا عصبانی شدی؟
ته ته: سری بغلش کردم کردم بغضم ترکید
لیزلی: وایسا ببینم چی شده چرا گریه میکنی
انقدر که تند تند نفس میزد که باد داغ دهنش به گردنم میخورد چند دقیقه همینجوری گریه میکرد
بعد که خودشو جمعو جور کرد گردنم کاملا خیس بود
چرا انقدر گریه میکنه؟
اون کسی که بهش زنگ زد کی بود؟
ازش بپرسم؟
لیزلی: تیهونگ چی شده
ته ته:
ببخشید اگه اذیت شدی
لیزلی: نبابا اذیت چی بگو ببینم چی شده گوش میدم
ته ته: خب ببین من یه دشمن دارم به اسم کیم چیونگ از بچگی پدرامون با هم اختلاف داشتن
ولی ما دوست صمیمی بودیم که بعد از یه مدت رفتار چیونگ تغییر کرد توی مدرسه خیلی مسخره ام میکرد
اصلا مثل اون موقع ها صمیمی نبودیم فکر میکنم که
پدرش خیلی چرتو پرت راجب من بهش میگه اونم الان خب دیگه منو دوست خودش نمیدونه
لیزلی: ببینم یعنی کار بدی کردی که ازت متنفر بشه؟
ته ته: نه نمیدونم! شاید پدرامون..
الانم که زنگ زد تهدیه کرد او اینا منم تهدیدش کردم
خیلی این بغض اذیتم میکرد وسط حرفم هی گیر میکردم که یه لیوان آب بهم داد.. مرسی عشقم
لیزلی: خواهش..
دیدم که داره اذیت میشه که حرف بزنه
لیزلی: خب من میرم بیرون خرید میتونی یکم تنها باشی نظرت چیه؟
ته ته: ولی بهتره برم اتاق خودم اخه اینجا مال توه
لیزلی: مشکلی نیست اگه اینجا راحتی همینجا بمون
ته ته: باش ممنون تنها میری چندتا بادیگارد ببر
لیزلی: من میتونم مراقب خودم باشم!
ته ته: باش عشقم خدافظ خوش بگذره
لیزلی: اهوم
رفتم سمتش لبش رو بوسیدم
ته ته: کشیدمش انداختمش رو تخت
لیزلی: تیهونگ الان نه دیر میشه اخه
ته ته: باش پس فعلا
لیزلی: با دست واسش بوس فرستادم و از اتاق بیرون رفتم
هیییی سوانگ میشه یه دقیقه بیای
سوانگ: بله خانم بفرمایید
لیزلی: سلام خوشگلم میشه بگی ماشین منو اماده کنن؟
سوانگ: چشم بله خانم وای خانم چشم نخورین خیلی زیبا شدین
لیزلی: ممنون
.ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.
۱۰ لایک💜.ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۳۰کامنت✨ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فالو ۳🐾. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.
۳۹.۹k
۲۸ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.