ابدیم:) @my.m 4mb 🤍

ابدیم:) @my.m_4mb 🤍
15 آبان‌روزی‌که‌من‌و‌ترو‌مجبور‌به‌جدایی‌کردن!
روزی‌که‌قرار‌گذاشتیم‌جدا‌از‌هم‌زندگی‌کنیم!
زندگی؟‌
منو‌تو‌بدون‌هم‌‌زندگی‌نداریم!
نفس‌کشیدنم‌که‌زندگی‌نیست
چجوری‌بتونم‌کسی‌که‌از‌مغز‌استخون‌بهش‌وابستم‌‌تنهاش‌بزارم‌!
من عادت‌کردم‌بهت!
عادتی‌که‌معتادم‌بهش!
معتادی‌که‌ترک‌کردن‌تو‌کارش‌نی!
معتادم‌به‌صدات!
معتادم‌به‌خندهات!
معتادم‌به‌چشات!
من‌نسخ‌صداتم‌لعنتی!
امروز‌میخاستم‌روزو‌بدون‌تو‌شروع‌کنم!
راستش‌راه‌میرفتم‌!
چشامو‌باز‌میکردم!
حرف‌میزدم‌!
خیره‌میشدم!
ترو‌میدیدم!
کلا‌همجا‌‌دنبالت‌میگشتم!
بغض‌داره‌خفم‌میکنه‌!
مث‌ابر‌تو‌گلوم‌گیر‌گرده!
دلم‌میخاد‌این‌ابره‌بباره!
اینقد‌بباره‌ک‌‌تموم‌شه!
ولی‌لامصب‌هر‌چی‌میباره‌تموم‌نمیشه!
چون...
یادت‌میوفتم‌!
یاد‌حرفامون‌!
یاد‌بغلامون!
یاد‌نگاه‌کردنمون!
یاد‌قولامون!
یاد‌ارزوهامون!
یاد‌رویاهامون!
حتی‌یاداون‌خونه‌ای‌که‌پر‌گلدون‌بود!
من‌به‌یاد‌خنده‌های‌که‌بات‌داشتم‌بغض‌میکنم!
تو‌کت‌مغزو‌قلبم‌نمیره‌!
تو‌کتش‌نمیره‌که‌نذاشتن‌!
نه‌اینکه‌نخاستیم‌!‌نذاشتن:)))))
چی‌شد‌که‌با‌هم‌تا‌اینجا‌اومدیم!؟
چرا‌حواسمون‌نبود‌که‌دارن‌واسه‌جداییمون‌نقشه‌میکشن؟!
میدونستی‌میدونم‌الان‌تو‌‌چه‌حالی‌هستی؟
میدونستی‌دیشب‌چقد‌قربون‌صدقت‌رفتم؟
میدونستی‌‌چقد‌نگات‌کردم؟
میدونستی‌چقد‌صدات‌زدم؟
....
تو‌نیستی‌خیلی‌سخته!
داره‌نابودم‌میکنه:))))))
همجا‌دلگیره!
حتی‌نفسی‌که‌میکشمم‌سنگینه!


میگما‌اگه‌اتفاقی‌برات‌بیوفته‌من‌هیچ‌وقت‌خودمو‌نمیبخشم:)
(خیلی‌‌دوست‌دارم)
#هستی‌نویس‌اصکی‌نرو
شانزدهم‌آبان‌چهارصدو‌سه‌
۱۳:۲۳
#به‌وقت‌دلتنگی!