پارت ۳
پارت ۳
ملیس و ملتم رفتن خرید کنن و آتاکان و برتان هم اومدن باهاشون
ملتم : عه ملیس برتان هم اومد
ملیس : من نمیخام باهاش حرف بزنم
ملتم : چلا؟
ملیس : چون بم دروغ گفت!
ملتم : ملیس بس کن دیه انقد بزرگش نکن
برتان : سلام دخترا خوبین
ملتم : خوبیمم
ملیس : بای من برم
برتان : وایسا ملیس
ملیس : چیه چی میخوای؟
برتان : ملیس من از همون موقعی ک بات آشنا شدم عاشقت بودم
ملیس : چییییی ت بم دروغ گفتی خب همون روز اول بم میگفتی من عاشقتم چرا نگفتی
برتان : ترسیدم ازم عصبانی بشی
ملیس : واقعا برات متاسفم خداحافظ
این داستان ادامه دارد
ملیس و ملتم رفتن خرید کنن و آتاکان و برتان هم اومدن باهاشون
ملتم : عه ملیس برتان هم اومد
ملیس : من نمیخام باهاش حرف بزنم
ملتم : چلا؟
ملیس : چون بم دروغ گفت!
ملتم : ملیس بس کن دیه انقد بزرگش نکن
برتان : سلام دخترا خوبین
ملتم : خوبیمم
ملیس : بای من برم
برتان : وایسا ملیس
ملیس : چیه چی میخوای؟
برتان : ملیس من از همون موقعی ک بات آشنا شدم عاشقت بودم
ملیس : چییییی ت بم دروغ گفتی خب همون روز اول بم میگفتی من عاشقتم چرا نگفتی
برتان : ترسیدم ازم عصبانی بشی
ملیس : واقعا برات متاسفم خداحافظ
این داستان ادامه دارد
۱.۱k
۰۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.