P1

P1
داشتم لایو جدید جونگکوک رو میدیدم که دیدم گفت
کوک:آرمی منم آدمم و حق زندگی رو دارم و میخوام به نظرم احترام بزارین من از یکی خوشم اومده و میخوام باهاش قرار بزارم
با حرفش انگار دنیا رو سرم خراب شد یعنی چی اون با من قول داد که برمیگرده ولی همینطور داشتم عر میزدم و یاد خاطراتمون می‌افتادم
فلش بک
لامی:کوک
کوک:هوم
لامی:بهم قول میدی هیچ موقع ولم نکنی
کوک:قول میدم و تفاخر عمرم روی حرفم هستم
پایان فلش بک
فلش بک
کوک:بیبی بهت قول میدم وقتی که معروف شدم میام دوران کارموزمی نمیتونم باهات باشم
پایان فلش بک
لامی ویو
گوشمو خاموش کردم همونطور که گریه میکردم یه چیزی رو تکرار میکرم
لامی:جلوت میزنم

فلش بک به ۳ سال بعد

داشتم توی اتاق دنس تمرین میکردم که مدیر برنامه ها م تند اومد پیشم و گفت
لنا:لامی نامزد گرمی شدی برا سه روز بعد باید فردا بری آمریکا[ذوق]
لامی:چی[داد]
لنا:دختر باورم نمیشه اینقد پیشرفت کرده باشی
بعد بغلم کرد منم متقابل بغلش کردم
و بعد از اینکه ازش جدا شدم رفتم پیش مدیر کمپانی در زدم و رفتم داخل و تعظیم کردم که با لبخند گفت
مدیر وای جی:لامی باور نمیشه هر روز توی یه چیزی پیشرفت میکنی به جز گرمی سفیر چند تا برند معروف‌هم
هستی[لبخند]