عشق اجباری مافیا
بچه ها دوستای هانا مافیا هستن و هانا تازه فهمیده که سوجین خواهرشه و با تمومه جونش دوستش داره خواهرش هم تو عملیات امشب هست با دوستای هانا
از زبان هانا
با دوستای خودم و دوستای جیمین برنامه ریختیم و فردا شب قراره محموله رو بدست بیاریم
فردا شب
لباسم رو پوشيدم و به سمت مهمونی حرکت کردیم به شیوه خاصی محموله رو گرفتیم اما اونا فهمیدن و رو خواهرم اسلحه کشیدن میخواستن ماشه رو بکشن کن رفتم جلو خواهرم من تیر خوردم و سیاهی
از زبان هانا
با دوستای خودم و دوستای جیمین برنامه ریختیم و فردا شب قراره محموله رو بدست بیاریم
فردا شب
لباسم رو پوشيدم و به سمت مهمونی حرکت کردیم به شیوه خاصی محموله رو گرفتیم اما اونا فهمیدن و رو خواهرم اسلحه کشیدن میخواستن ماشه رو بکشن کن رفتم جلو خواهرم من تیر خوردم و سیاهی
۶.۱k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.