گمشده ی عزیزم
P2
+ خب برای هر کدوم دو میلیون کرمپودر بفرست
_ اوکی اینجا رو امضا کنید برای عطر
+ اوکی
_ ممنون
+ به یکی از سلبریتی ها پیشنهاد بده سفیر برندمون بشه و مدل عکاسی عطر جدیدمون بشه
_ اوکی کدوم سلبریتی
+ سلنا گومز برای عطر زنانه و عطر مردانه جاستین بیبر اگر قبول کردن که بیان برای قرار داد
_ حتما در اسرع وقت به مدیر برنامه شون اطلاع میدم
+ ممنون
_ با اجازه من برم
_ بفرمایید
ده مین بعد
دین دین ( صدای زنگ )
+بله
دکتر : سلام خانم کیم
+ سلام آقای جانگ چیزی شده
دکتر : بله متاسفانه
+ چی شده آقای جانگ برای مادرم اتفاقی افتاده ( نگران )
دکتر : زیاد نگران نباشید مادرتون فشارش بالا رفته و توهماش برگشته دوباره فکر می کنه برادرتون رو دیده
+ باشه من تا یک الی دو ساعت دیگه میرستم الان حالش چطوره بهتر شده
دکتر : بله فشارش رو خوشبختانه رو تونستیم کنترل کنیم برای توهماش بهش آرام بخش تزریق و الان بهتره حالش
+ باشه ممنون الان میام بیمارستان
دکتر : اوکی منتظرم خدافظ
+ خدافظ
+ خانم خواند میشه یک لحظه بیاید
_ بله بامن کاری داشتید خانم کیم
+ بله ماشین رو آماده کنید میرم بیمارستان
_ الان اطلاع میدم که راننده بیاد ولی بیمارستان چرا چیزی شده ؟
+ مادرم فشارش رفته بالا و دوباره توهماش برگشته
_ امیدوارم حالش خوب بشه
+ امیدوارم
_ ماشین آماده شده میدونید تشریف ببرید
+ اوکی ممنون خدانگهدار
_ خدافظ
+ رفتم سوار شدم
@ خانم کجا میرید
+ بیمارستان ٫٫٫٫٫٫ میرم
@ باشه چشم
سی مین بعد
@ خانم رسیدیم
+ اوکی خدافظ
@ خدانگهدار فقط خانم
+ بله
@ بمونم یا برم
+ نه برید
@ باشه چشم
+ می خواستم برم بپرسم مادرم کدوم بخشه که دکتر هوانگ رو دیدم
دکتر : خانم کیم سلام
+ سلام دکتر هوانگ حال مادرم چطوره کدوم بخشه
دکتر : نگران نباشید حالش بهتر شده
+ الان کجاست
دکتر : بخش فشار دنبالم بیاید
+ اوکی
دو مین بعد
دکتر : این اتاقه
+ اوکی
وارد اتاق شد
+ مامان
م.آ : آوا دخترم اومدی
بله مامان خوبی الان
م.آ : الان بهترم آوا عزیزکم
+ جانم عزیزم
م.آ : داداشت رو دیدم
+ مادر من عزیزم تهیونگ یک سال پیش مرد چرا انقدر خودتو اذیت میکنی
م.آ : اذیت نمیکنم واقعا دیدمش بزار برات تهیریف کنم
+ بگو
م.آ : امروز……..
ببخشید خیلی فاصله زمانی زیاد بین پارت ها افتاد چون امتحان هامون خیلی سخت شده و معلم ها رحم ندارن
سعی میکنم زود به زود پارت هارو بزارم
ولی شما هم واقعا بی انصافی میکنید پارت اول فقط دوتا لایک ؟
واقعا کمه واقعا کمه گناه دارم خب یکم بیشتر حمایت کنید
پیچ های دیگه خیلی دیر تر از من شروع کردن خیلی زود ازشون حمایت کردید 🥺
منم گناه دارم سعی میکنم خیلی با جزییات داستان رو بنویسم انقدر سرم شلوغه که این داستان رو من تو مدرسه مینویسم یکم حمایت هاتون رو بیشتر کنید ❤️
تا پارت های بعد خدافظ ❤️
این داستان تخیلی است.
+ خب برای هر کدوم دو میلیون کرمپودر بفرست
_ اوکی اینجا رو امضا کنید برای عطر
+ اوکی
_ ممنون
+ به یکی از سلبریتی ها پیشنهاد بده سفیر برندمون بشه و مدل عکاسی عطر جدیدمون بشه
_ اوکی کدوم سلبریتی
+ سلنا گومز برای عطر زنانه و عطر مردانه جاستین بیبر اگر قبول کردن که بیان برای قرار داد
_ حتما در اسرع وقت به مدیر برنامه شون اطلاع میدم
+ ممنون
_ با اجازه من برم
_ بفرمایید
ده مین بعد
دین دین ( صدای زنگ )
+بله
دکتر : سلام خانم کیم
+ سلام آقای جانگ چیزی شده
دکتر : بله متاسفانه
+ چی شده آقای جانگ برای مادرم اتفاقی افتاده ( نگران )
دکتر : زیاد نگران نباشید مادرتون فشارش بالا رفته و توهماش برگشته دوباره فکر می کنه برادرتون رو دیده
+ باشه من تا یک الی دو ساعت دیگه میرستم الان حالش چطوره بهتر شده
دکتر : بله فشارش رو خوشبختانه رو تونستیم کنترل کنیم برای توهماش بهش آرام بخش تزریق و الان بهتره حالش
+ باشه ممنون الان میام بیمارستان
دکتر : اوکی منتظرم خدافظ
+ خدافظ
+ خانم خواند میشه یک لحظه بیاید
_ بله بامن کاری داشتید خانم کیم
+ بله ماشین رو آماده کنید میرم بیمارستان
_ الان اطلاع میدم که راننده بیاد ولی بیمارستان چرا چیزی شده ؟
+ مادرم فشارش رفته بالا و دوباره توهماش برگشته
_ امیدوارم حالش خوب بشه
+ امیدوارم
_ ماشین آماده شده میدونید تشریف ببرید
+ اوکی ممنون خدانگهدار
_ خدافظ
+ رفتم سوار شدم
@ خانم کجا میرید
+ بیمارستان ٫٫٫٫٫٫ میرم
@ باشه چشم
سی مین بعد
@ خانم رسیدیم
+ اوکی خدافظ
@ خدانگهدار فقط خانم
+ بله
@ بمونم یا برم
+ نه برید
@ باشه چشم
+ می خواستم برم بپرسم مادرم کدوم بخشه که دکتر هوانگ رو دیدم
دکتر : خانم کیم سلام
+ سلام دکتر هوانگ حال مادرم چطوره کدوم بخشه
دکتر : نگران نباشید حالش بهتر شده
+ الان کجاست
دکتر : بخش فشار دنبالم بیاید
+ اوکی
دو مین بعد
دکتر : این اتاقه
+ اوکی
وارد اتاق شد
+ مامان
م.آ : آوا دخترم اومدی
بله مامان خوبی الان
م.آ : الان بهترم آوا عزیزکم
+ جانم عزیزم
م.آ : داداشت رو دیدم
+ مادر من عزیزم تهیونگ یک سال پیش مرد چرا انقدر خودتو اذیت میکنی
م.آ : اذیت نمیکنم واقعا دیدمش بزار برات تهیریف کنم
+ بگو
م.آ : امروز……..
ببخشید خیلی فاصله زمانی زیاد بین پارت ها افتاد چون امتحان هامون خیلی سخت شده و معلم ها رحم ندارن
سعی میکنم زود به زود پارت هارو بزارم
ولی شما هم واقعا بی انصافی میکنید پارت اول فقط دوتا لایک ؟
واقعا کمه واقعا کمه گناه دارم خب یکم بیشتر حمایت کنید
پیچ های دیگه خیلی دیر تر از من شروع کردن خیلی زود ازشون حمایت کردید 🥺
منم گناه دارم سعی میکنم خیلی با جزییات داستان رو بنویسم انقدر سرم شلوغه که این داستان رو من تو مدرسه مینویسم یکم حمایت هاتون رو بیشتر کنید ❤️
تا پارت های بعد خدافظ ❤️
این داستان تخیلی است.
۳.۳k
۱۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.