My dadyyyyyyyy😎

خب یکی بود یکی نبود به غیر از خدا هیچ کس بود ( اونوقت به غیر از خدا موجوداتی به نام ت/ا و جناب کیم وجود داشت ) خب ی توضیح کوتاه ( تهیونگ + - ت/ا _ جناب جئون جونگ کوک ₩ )
شخصیت ها :
ت/ا = برده ( هم تو شرکت و هم تو خونه
تهیونگ = مافیا ( راستی کوکو و ته برادرن)
کوک= مافیا
راوی:
ت/ا مثل همیشه داشت میرف سرکار و مثل همیشه حواس پرت بود .
همینجور که داشت میرفت یهو افتاد چونکه خانم گیج یادش رفته بود بند کفشش رو ببنده 😑🤲
برای همین افتاد رو زمین .
یعنی داشت میوفتاد که آقای کیم تهیونگ گرفتش و لباشون خیلی به هم نزدیک بود و از اونجایی که ت/ا برده بود و تهیونگ بهش علاقه نداشت پس همونجا انداختش رو زمین ( خدب کردی تا اون باشه بنده کفشش رو ببنده )
_ آخخخخخخ وایی 😭😭 چه دردی داره
+ خوبت شد تا تو باشی بند کفشت رو ببندی
بعد رفت به سمت اداره
ویو جونگ کوک :
چرا اینقدر این روزا کار داریم اههه
اااا اون دختره باز چی کار کرده 😑
داره با خودش حرف میزنه !!!!🤣🤣
ویو ت/ا :
آخخخخ وایی چه قدر دارد میکنه
پسره ی عوضی 🤬🤬
آخه چرا منو انداخت میدونم بردهشم ولی آخه آشغال عوضی درد.....
ویو جونگ کوک :
بزار ببینم چشه. خود درگیره به خدا
₩ دستتو بده ببینم . باز چی شده ؟ کیو داری فش میدی
_ من اااااا هیچکس اااا آها خودمو که بنده کفشمو نبستم هههه
ویو ت/ا :
وای اگه بهش بهش بگم داشتم به ارباب کیم فش میدادم 🔪🔪
آها بهش میگم که ....
فووووو رفت خدایا شکرت پاشم برم به کارم برسم آخخخ کمرم 😭😭
ویو تهیونگ :
چه دختری انتظار داره کمکشم کنم هیشش فکر کرده کی
تق تق
+ بفرما
₩ تهیونگ میتونم بیام
+ آره بیا کوک
₩ میگم این دختره چرا اینقدر دستو پاچلفتیه . دیدم داره یکیو فش میده . بهم گفت داره به خودش فش میده
+ تهیونگم که فهمیده بود داره به اون فش میده . روانیه ( تو ذهنش: بعدا بهش نشون میدم .....
ادامه داره
و راستی شرط پارت بد ۵ تا کامنت و ۱۰ تا لایک دوستون دارم بای بای💜💚