سلطنت P1
سلطنت P1
___
بابا من نمیخوام با لارا باشم میفهمی؟
پ.ک: یا با لارا ازدواج میکنی یا همین الان وسایلی که داری رو بریز تو چمدون و گورتو گم کن(داد
چند بار گفتم من با کسایی که زیر بقیه ناله میکنن وصلت نمیکنم (داد
ب.ک:شیبال .. اون زیر خواب نیست فقط میلش به پسرا بیشتره چه گرایش کوفتی داری؟ گی؟ اینم شد گرایش؟ تو باید واسم وارث بیاری فهمیدی؟
خفه شو من دیگه پامو تو این خراب شده نمیزارم که بخوای راجب مِیلم نظر بدی(بلند
کوک سریع از خونه زد بیرون ولی .. ولی اون هرشب خواب یه نفر رو میدید .. همینطور که داشت قدم میزنم و کامی از سیگارش میکشید چشماش سیاهی رفت و .
هی من کجام؟ کی اینجاست لطفا جواب بدین؟(عصبانی
خدمت کار : اولیا حضرت شما بلاخره بیدار شدید لطفا اروم ، پادشاه خفته
چی میگی من میخوام از اینجا برم بیرون تو کی؟ اولیا حضرت کیه ؟ پادشاه کیه؟
خدمت کار : مگه شما نمیدونی؟ شما یک سالی میشه به حادثه ضربه به کما رفتید و بلاخره به هوش اومدید بزارید به همه این خبر خوش رو بدم
حالت خوبه؟ وایسا ..هی وایسا میگم کجا میری من ازت سوال دارم..به خشکی شانس رفت ..
یعنی من قراره پادشاه بشم؟ پس پادشاه اینجا کجاست ..
& پسرم خوشحالم که بعد از یک سال میبینمت
من شما رو نمیشناسم میشه بیشتر توضیح بدین؟
& مگه فراموشی گرفتی ؟ عرضه نداری منو یادت بیاری
من پادشاه این قصر م
قصر؟ وایسا من توی قصرم؟ این همه مدت اینجا بودم؟
باورم نمیشه که قراره پادشاه بشم
& به دلت صابون نزن حالا حالا ها نمیرم .. من برم کیم رو بازی بدم بیام .. شاید یکم شکنجه بد نباشه
کیم کیه؟ منو ببر پیشش چرا میخوای شکنجش بدی اونم ادمه .. منو ببر پیشش
& اروم نفس بگیر.. باشه بیا وای عروسک خوبیه
حق نداری دستت بهش بخوره فهمیدی؟ اونم ادمه
& هی حق نداری با من اینجوری صحبت کنی .. باهام بیا
باشه ولی به قولت عمل کن وگرنه دیگه من جئون قبلی نمیشم
& چه عجب فامیلی خودتو یادت نرفت
خفه شو منو ببرم پیش کیم ..
___
بابا من نمیخوام با لارا باشم میفهمی؟
پ.ک: یا با لارا ازدواج میکنی یا همین الان وسایلی که داری رو بریز تو چمدون و گورتو گم کن(داد
چند بار گفتم من با کسایی که زیر بقیه ناله میکنن وصلت نمیکنم (داد
ب.ک:شیبال .. اون زیر خواب نیست فقط میلش به پسرا بیشتره چه گرایش کوفتی داری؟ گی؟ اینم شد گرایش؟ تو باید واسم وارث بیاری فهمیدی؟
خفه شو من دیگه پامو تو این خراب شده نمیزارم که بخوای راجب مِیلم نظر بدی(بلند
کوک سریع از خونه زد بیرون ولی .. ولی اون هرشب خواب یه نفر رو میدید .. همینطور که داشت قدم میزنم و کامی از سیگارش میکشید چشماش سیاهی رفت و .
هی من کجام؟ کی اینجاست لطفا جواب بدین؟(عصبانی
خدمت کار : اولیا حضرت شما بلاخره بیدار شدید لطفا اروم ، پادشاه خفته
چی میگی من میخوام از اینجا برم بیرون تو کی؟ اولیا حضرت کیه ؟ پادشاه کیه؟
خدمت کار : مگه شما نمیدونی؟ شما یک سالی میشه به حادثه ضربه به کما رفتید و بلاخره به هوش اومدید بزارید به همه این خبر خوش رو بدم
حالت خوبه؟ وایسا ..هی وایسا میگم کجا میری من ازت سوال دارم..به خشکی شانس رفت ..
یعنی من قراره پادشاه بشم؟ پس پادشاه اینجا کجاست ..
& پسرم خوشحالم که بعد از یک سال میبینمت
من شما رو نمیشناسم میشه بیشتر توضیح بدین؟
& مگه فراموشی گرفتی ؟ عرضه نداری منو یادت بیاری
من پادشاه این قصر م
قصر؟ وایسا من توی قصرم؟ این همه مدت اینجا بودم؟
باورم نمیشه که قراره پادشاه بشم
& به دلت صابون نزن حالا حالا ها نمیرم .. من برم کیم رو بازی بدم بیام .. شاید یکم شکنجه بد نباشه
کیم کیه؟ منو ببر پیشش چرا میخوای شکنجش بدی اونم ادمه .. منو ببر پیشش
& اروم نفس بگیر.. باشه بیا وای عروسک خوبیه
حق نداری دستت بهش بخوره فهمیدی؟ اونم ادمه
& هی حق نداری با من اینجوری صحبت کنی .. باهام بیا
باشه ولی به قولت عمل کن وگرنه دیگه من جئون قبلی نمیشم
& چه عجب فامیلی خودتو یادت نرفت
خفه شو منو ببرم پیش کیم ..
۳.۲k
۲۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.