دوست پسر فیک من:)《P19》
ویو فلیکس
همه چیو داشت مثل آهنگی که میخوام بشنوم میگفت ولی کاش روبه روم وایستاده و اینجوری میگفت دیگه نتونستم تحمل کنم رفتم بیرون و گفتم:برای من...
ثورا زود بلند شد و گفت:بورآ این چه کاری بود ها؟
بورا بلند شد:مجبور بودم ثورا اره زنده ای ولی داشتی جون میدادی اون بدون تو و تو بدون اون نمیتونین زندگی کنین میرم امیدوارم منو درک کنی رفیق اینو گفت خواست بره که
♡مرسی بورآ
بورآ ته خنده:خواهش میکنم
بورا رفت
ثورآ هم خواست بره که فلیکس دستشو گرفت
♡نه اینبار نمیذارم بری
☆برو نمیخوام ببینمت..
دستمو محکم از دستش کشیدم بیرون و بدو بدو رفتم سمت پله ها و پاین رفتم که فلیکس از پشت منو گرفت و محکم چسبونت دیوار
♡گفتم که اینبار نمیذارم بری
به چشاش زل زدم که ادامه داد
♡دوسم داری؟
دیگه نتونستم تحمل کنم گفتم:ارهه دوست دارم عاشقتم بدون تو نمیتونم..
با فرود لباش بر لبام خفه شدم..
ویو ادمین:
فلیکس دستشو گذاشت پشت موهای ثورآ و محکم اونو بوسید ولی ثورآ اونو هل داد عقب
☆داری چه..
♡منم عاشقتم منم روانیتم بدون تو نمیتونیم....
ویو ثورا
اینبار هم من نذاشتم حرفشو بزنه رفتم جلو و محکم لبمو کبوندم لباش که زود منو رسوند به دیوار و اونم منو بوسید بعد چن مینی ازم جدا شد عطر بوش کل وجودمو فرا گرفته بود جوری که خفه شده بودم!
فلیکس سرشو فرو برد به گودی گردنم و یه بوسه آرومی بهش زد و یواش دم گوشم زمزمه کرد:دوست دارم
بهش خندیدم و گفتم:چرا بم نگفتی پس؟
سرشو از گردنم در آورد و به چشام زل زد:ترسیدم که نکنه تو دوسم نداشته باشی..
☆منم همین حسو داشتم
♡تموم شد دیگه تو مال منی...
همه چیو داشت مثل آهنگی که میخوام بشنوم میگفت ولی کاش روبه روم وایستاده و اینجوری میگفت دیگه نتونستم تحمل کنم رفتم بیرون و گفتم:برای من...
ثورا زود بلند شد و گفت:بورآ این چه کاری بود ها؟
بورا بلند شد:مجبور بودم ثورا اره زنده ای ولی داشتی جون میدادی اون بدون تو و تو بدون اون نمیتونین زندگی کنین میرم امیدوارم منو درک کنی رفیق اینو گفت خواست بره که
♡مرسی بورآ
بورآ ته خنده:خواهش میکنم
بورا رفت
ثورآ هم خواست بره که فلیکس دستشو گرفت
♡نه اینبار نمیذارم بری
☆برو نمیخوام ببینمت..
دستمو محکم از دستش کشیدم بیرون و بدو بدو رفتم سمت پله ها و پاین رفتم که فلیکس از پشت منو گرفت و محکم چسبونت دیوار
♡گفتم که اینبار نمیذارم بری
به چشاش زل زدم که ادامه داد
♡دوسم داری؟
دیگه نتونستم تحمل کنم گفتم:ارهه دوست دارم عاشقتم بدون تو نمیتونم..
با فرود لباش بر لبام خفه شدم..
ویو ادمین:
فلیکس دستشو گذاشت پشت موهای ثورآ و محکم اونو بوسید ولی ثورآ اونو هل داد عقب
☆داری چه..
♡منم عاشقتم منم روانیتم بدون تو نمیتونیم....
ویو ثورا
اینبار هم من نذاشتم حرفشو بزنه رفتم جلو و محکم لبمو کبوندم لباش که زود منو رسوند به دیوار و اونم منو بوسید بعد چن مینی ازم جدا شد عطر بوش کل وجودمو فرا گرفته بود جوری که خفه شده بودم!
فلیکس سرشو فرو برد به گودی گردنم و یه بوسه آرومی بهش زد و یواش دم گوشم زمزمه کرد:دوست دارم
بهش خندیدم و گفتم:چرا بم نگفتی پس؟
سرشو از گردنم در آورد و به چشام زل زد:ترسیدم که نکنه تو دوسم نداشته باشی..
☆منم همین حسو داشتم
♡تموم شد دیگه تو مال منی...
۷.۷k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.