پارت 10
ویو کوک
خیلی حالم بد بود
گرمم بود و عرق میکردم به پای دخترا نگاه نمیکردم چون میخواستم بکنمشون نگاهی به ا. ت کردم وای نه اروم باش پسر د.. ی.. ک... م
زده بود بیرون چی؟ تحریک شدم
پس بگو نمیتونم به ا. ت نگاه کنم
ا. ت:رییس راننده اومده بیاید بریم
کوک:باش (خمار)
هیچی خلا صه تو را گرفتاری و این چیزا😂
دم در خانه
راننده =ر
ر: رسیدید خانم
ا. ت:باش تو برو من خودم تنهایی میرم
ر:چشم
ا. ت ویو
به زور کوک رو گذاشتم رو تخت پتو روش کشیدم می خواستم برم که دستم رو کشید و با یه حرکت رو تخت افتادم....
خیلی حالم بد بود
گرمم بود و عرق میکردم به پای دخترا نگاه نمیکردم چون میخواستم بکنمشون نگاهی به ا. ت کردم وای نه اروم باش پسر د.. ی.. ک... م
زده بود بیرون چی؟ تحریک شدم
پس بگو نمیتونم به ا. ت نگاه کنم
ا. ت:رییس راننده اومده بیاید بریم
کوک:باش (خمار)
هیچی خلا صه تو را گرفتاری و این چیزا😂
دم در خانه
راننده =ر
ر: رسیدید خانم
ا. ت:باش تو برو من خودم تنهایی میرم
ر:چشم
ا. ت ویو
به زور کوک رو گذاشتم رو تخت پتو روش کشیدم می خواستم برم که دستم رو کشید و با یه حرکت رو تخت افتادم....
۲۲۷
۰۷ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.