شرابی خوردم از دست عزیز رفته از دستی

شرابی خوردم از دستِ عزیز رفته از دستی
نمیدانم چه نوشیدم که سیرم کرده از هستی

خودم مست و غزل مست و تمام واژه ها مستند
قلم شوریده ای امشب،عجب اعجوبه ای هستی!

به ساز من که میرقصی،قیامت میکنی به به…
چه طوفانی به پا کردی،قلم شاید تو هم مستی؟!!

زمین مست و زمان مست و مخاطب مست شعرم شد
بنازم دلبریهایت!قلم،الحق که تردستی

میانِ مستی و مستی ، فلانی فرق، بسیار است
عزیزم خوب دقت کن!به هر مستی نگو پستی

تظاهر میکنی اما،تو هم از دید من مستی
اگر پاکیزه تر بودی،به شعرم دل نمی بستی

خودم مست و غزل مست و تمام واژه ها مستند
مخاطب معصیت کردی،به مشتی مست پیوستی

#Tak_setareh
دیدگاه ها (۱)

دلم تنگ است ، دلم اندازه ی حجم قفس تنگ است،سکوت ازکوچه لبریز...

♡دیدید یه عروس و دوماد وقتی همو میبینن و یهو میزنن زیر گریه؟...

مرا در میان روزهای خسته ات ...پیدا خواهی کرد...وقتی که شانه ...

ای بازی زیبای لبت... بسته زبان را زیبایی تو کرده فنا ... فنّ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط