زندگی مخفی پارت پنجاه سه
#زندگی_مخفی
پارت ۵۳
جنی:غذاتو که خوردی اینارو بپوش که سرما نخوری
باشه به نامجون چیزی نمیگم
ولی
آخر سر سرلیسا خالی میکنم
امشب که نیست میتونیم سوپرایزت کنیم
البته امروز که
جونگ کوک:میدونم برای چی بیرون رفتید
چرا خودتونو بخاطر من به زحمت انداختید
ممنونم که به یادم بودید
همین بهترین هدیس
رفتم بیرون تا لباسشو بپوشه
نامجون اومد خونه
نامجون:سلامممم
جنی:آروم باش
جونگ کوک حالش خوب نیست
لیسا بازم کتکش زده
نامجون:وای توی روز تولدش چرا
حالا امشب میتونه بیاد براش جشن بگیریم
جنی:آره ولی تا ساعت ۱۲ لیسا خونه نیست فرستادمش بیرون نمیتونستم ببینمش
نامجون:خب الان حالش
جنی:بهتره بهش سرم زدم تموم شده
الان بیدار شده
جونگ کوک ؛جنی
جنی:اومدم
چی شده
جونگ کوک:به نامجون که نگفتی
جنی:نه فقط گفتم که کتکت زده
من میرم پیش اوپا تو استراحت کن ضعف بدنت از بین بره
جونگ کوک:اوکی نونا و ممنون
رفتم بیرون
جنی:بیا جشن رو آماده کنیم
مطمئنا خوشحال میشه
نامجون:باشه بیا
........زمان حال..........
جنی:نامی میشه بیای
نامجون:بابا جنی اسممو درست بگووو
یا بگو نامجون یا بگو اوپا
جنی:الان حالم خوب نیست
نامجون:بازم یادش افتادی
جنی:به نظرت اون پسره میتونه مثل ما مراقبش باشه
نامجون:آره میتونه حتما میتونه
حالا پاشو
بیا یکی از بهترین نقشه هایی رو بکشیم تا از بزرگترین بانک سئول دزدی کنیم
جنی چشماش برق زد
جنی:بریم نامی جون
نامجون:هعیییی
..........سه رو بعد...........
یونگی:جیمین رابطه اینا چرا اینقدر اسلو موشنه
جیمین:هنوز حتی اولین کیسشون هم نرفتن
یونگی:نه اینکه ما رفتیم
جیمین:خفه شو
جیسو:یونمینننن
جیمین و یونگی:ها؟؟
جیسو :ترکیب اسم شما و البته اسم شیپتون یونمینه
جیمین:نوناااا
یونگی:هعیی جیسو نوناااا
جین:جیسو اذیتشون نکن
خب بچه ها امشب ریوجین و یجی میخوان بیان
راستی هانا هم برگشته
هوسوک:چی هانا؟؟
جیسو:آره هانا داره برمیگرده
فردا میرسه
تهیونگ:راستی یونگی راجب دومین زیر مجموعه وایت دراگون چیه
اسمش بیبی مانستر
Babymonster
اهیون لیدر باشه چون که با ما زیاد وقت گذرونده
و چند تا از دوستای امممم اهیون و ایتزی
و هانا هم میتونه باشه
هوسوک:بچه ها یه خبر خوب دارم یه خبر بد
خبر بد:خب بلک پینک به بزرگترین بانک سئول دسبرد زدن
خبر خوب اینه که لیسا رو گرفتن
یونگی:خب ما باید وارد عمل بشیم
.......................
پارت ۵۳
جنی:غذاتو که خوردی اینارو بپوش که سرما نخوری
باشه به نامجون چیزی نمیگم
ولی
آخر سر سرلیسا خالی میکنم
امشب که نیست میتونیم سوپرایزت کنیم
البته امروز که
جونگ کوک:میدونم برای چی بیرون رفتید
چرا خودتونو بخاطر من به زحمت انداختید
ممنونم که به یادم بودید
همین بهترین هدیس
رفتم بیرون تا لباسشو بپوشه
نامجون اومد خونه
نامجون:سلامممم
جنی:آروم باش
جونگ کوک حالش خوب نیست
لیسا بازم کتکش زده
نامجون:وای توی روز تولدش چرا
حالا امشب میتونه بیاد براش جشن بگیریم
جنی:آره ولی تا ساعت ۱۲ لیسا خونه نیست فرستادمش بیرون نمیتونستم ببینمش
نامجون:خب الان حالش
جنی:بهتره بهش سرم زدم تموم شده
الان بیدار شده
جونگ کوک ؛جنی
جنی:اومدم
چی شده
جونگ کوک:به نامجون که نگفتی
جنی:نه فقط گفتم که کتکت زده
من میرم پیش اوپا تو استراحت کن ضعف بدنت از بین بره
جونگ کوک:اوکی نونا و ممنون
رفتم بیرون
جنی:بیا جشن رو آماده کنیم
مطمئنا خوشحال میشه
نامجون:باشه بیا
........زمان حال..........
جنی:نامی میشه بیای
نامجون:بابا جنی اسممو درست بگووو
یا بگو نامجون یا بگو اوپا
جنی:الان حالم خوب نیست
نامجون:بازم یادش افتادی
جنی:به نظرت اون پسره میتونه مثل ما مراقبش باشه
نامجون:آره میتونه حتما میتونه
حالا پاشو
بیا یکی از بهترین نقشه هایی رو بکشیم تا از بزرگترین بانک سئول دزدی کنیم
جنی چشماش برق زد
جنی:بریم نامی جون
نامجون:هعیییی
..........سه رو بعد...........
یونگی:جیمین رابطه اینا چرا اینقدر اسلو موشنه
جیمین:هنوز حتی اولین کیسشون هم نرفتن
یونگی:نه اینکه ما رفتیم
جیمین:خفه شو
جیسو:یونمینننن
جیمین و یونگی:ها؟؟
جیسو :ترکیب اسم شما و البته اسم شیپتون یونمینه
جیمین:نوناااا
یونگی:هعیی جیسو نوناااا
جین:جیسو اذیتشون نکن
خب بچه ها امشب ریوجین و یجی میخوان بیان
راستی هانا هم برگشته
هوسوک:چی هانا؟؟
جیسو:آره هانا داره برمیگرده
فردا میرسه
تهیونگ:راستی یونگی راجب دومین زیر مجموعه وایت دراگون چیه
اسمش بیبی مانستر
Babymonster
اهیون لیدر باشه چون که با ما زیاد وقت گذرونده
و چند تا از دوستای امممم اهیون و ایتزی
و هانا هم میتونه باشه
هوسوک:بچه ها یه خبر خوب دارم یه خبر بد
خبر بد:خب بلک پینک به بزرگترین بانک سئول دسبرد زدن
خبر خوب اینه که لیسا رو گرفتن
یونگی:خب ما باید وارد عمل بشیم
.......................
۳.۲k
۳۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.