ا.ت ویو
قبل از اینکه خوابمون ببره به بابا گفتم
ا.ت. بابا اگه من یه روزی با یه پسر ازدواج کنم چیکار میکنی؟
شوگا. اول تورو قیمه قیمه میکنم بعد سر پسره رو روی نیزه میزارم
از حرفش ترسیدم
ا.ت. وای .
چشمام گرم افتاده بود و بابا رو محکم بقل کردم
شوگا. خفم کردی دختر
ا.ت. ببخشید(خنده)
فردا صبح.
شوگا. پاشو این بار ۱۰۰
ا.ت. هوم باشع
همه کارا رو انجام دادم و سر میز صبحانه بودیم که بابا گفت
شوگا. ا.ت امروز من تورو نمیبرم امروز سرم شلوغه راننده تورو میبره
ا.ت. باش
همراه راننده رسیدم به مدرسه از ماشین پیاده شدم که دوتا گوریل اومدن پیشم
ا.ت. شما؟
بادیگارد۱. ارباب مین مارو فرستاده
بادیگارد۲. گفته که مراقب شما باشیم
ا.ت. ال فاتحه
رفتم داخل مدرسه با خودم گفتم اگه کای رو ببینم اشدم خوندس یهو رفتم تو دستشویی که کای اونجا بود
کای. سلام عشق....
ا.ت. یه دقیق زر نزن.....ببین بابام بادیگارد فرستاده اگه مارو باهم ببینن خیلی بد میشه
کای. مهم نیست
ا.ت. ینی چی مهم نیست میگم بادیگارد فرستادن اسکل
کای. خب فرار میکنیم
ا.ت. چطوری؟
کای. از اینجا
از پنجره دستشویی فرار کردیم و دویدیم
ا.ت. هه...هه..وایی....پسره ی دیونه(در حال نفس زدن)
کای.(خنده)، این عمارت ماعه
ا.ت. به عمارت ما نمیرسه (پوز خند)
کای. میدونی بابای من کیه،؟
ا.ت. بگو
کای. سهام داره ۴ شرکت
ا.ت. بابای من بزرگترین مافیای جهانه
کای. او مای گاد مین یونگی؟
ا.ت. اره
کای. بابا تو کی هستی!
ا.ت. خب دیگه
شوگا ویو
تو شرکت بودم داشتم به کارام میرسیدم که گوشیم زنگ خورد دیدم بادیگارد ها هستن
جواب دادم
بادیگارد۲. ارباب ارباب خانم مین فرار کرده
شوگا. چییییی؟(عربده)
ا.ت. بابا اگه من یه روزی با یه پسر ازدواج کنم چیکار میکنی؟
شوگا. اول تورو قیمه قیمه میکنم بعد سر پسره رو روی نیزه میزارم
از حرفش ترسیدم
ا.ت. وای .
چشمام گرم افتاده بود و بابا رو محکم بقل کردم
شوگا. خفم کردی دختر
ا.ت. ببخشید(خنده)
فردا صبح.
شوگا. پاشو این بار ۱۰۰
ا.ت. هوم باشع
همه کارا رو انجام دادم و سر میز صبحانه بودیم که بابا گفت
شوگا. ا.ت امروز من تورو نمیبرم امروز سرم شلوغه راننده تورو میبره
ا.ت. باش
همراه راننده رسیدم به مدرسه از ماشین پیاده شدم که دوتا گوریل اومدن پیشم
ا.ت. شما؟
بادیگارد۱. ارباب مین مارو فرستاده
بادیگارد۲. گفته که مراقب شما باشیم
ا.ت. ال فاتحه
رفتم داخل مدرسه با خودم گفتم اگه کای رو ببینم اشدم خوندس یهو رفتم تو دستشویی که کای اونجا بود
کای. سلام عشق....
ا.ت. یه دقیق زر نزن.....ببین بابام بادیگارد فرستاده اگه مارو باهم ببینن خیلی بد میشه
کای. مهم نیست
ا.ت. ینی چی مهم نیست میگم بادیگارد فرستادن اسکل
کای. خب فرار میکنیم
ا.ت. چطوری؟
کای. از اینجا
از پنجره دستشویی فرار کردیم و دویدیم
ا.ت. هه...هه..وایی....پسره ی دیونه(در حال نفس زدن)
کای.(خنده)، این عمارت ماعه
ا.ت. به عمارت ما نمیرسه (پوز خند)
کای. میدونی بابای من کیه،؟
ا.ت. بگو
کای. سهام داره ۴ شرکت
ا.ت. بابای من بزرگترین مافیای جهانه
کای. او مای گاد مین یونگی؟
ا.ت. اره
کای. بابا تو کی هستی!
ا.ت. خب دیگه
شوگا ویو
تو شرکت بودم داشتم به کارام میرسیدم که گوشیم زنگ خورد دیدم بادیگارد ها هستن
جواب دادم
بادیگارد۲. ارباب ارباب خانم مین فرار کرده
شوگا. چییییی؟(عربده)
۴.۲k
۰۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.