و .0.o.O..
هيچ چیزی در این دنیا قطعيّت ندارد
مگَر !،عدم قطعیّت .
مُهرِخاموشی کند کوته مژیک تقریرررا
خوب دارد قاسِده شیّاد، داروگیرّا بی خبر از دارُع ْ و آروغ آن شه پیرررا
میز تحریرت بخواندم در ادارات غزل چربنرمی میکند کوتهزبان شمشیر ر ر
را
قاصد☆هآ!
¿ ارْ كجا ورّْ چه حْبر آوردي?
خوش خبر باشی ◇◇◇ ,.، امّا ؛ امّا
گرد بام و بر من
بی ثمر می گردی!
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری نه دیار یاری
برو آنجا که بُوَد چشمی و گوشی با کَس،هان فاسِدِ
برو آنجا که تو را منتظرند
قاصدک ☆ پُرّ هُوَ... i! عمق بحر چشمه
ان در دل من همه کورند..،حَْرَند... يا كِکَرند !
دست بردار ازین در وطن خویش عْریب¡
فاسِدانفاس ♡♡♡
تجربه های همه تلخ:
با دلم می گوید: ▪▪▪
که دروغی تو، دروغ! ،، ْْْ ْ ْ
ای بی پَر ...که فریبی تو فریب! ْ•ْ▪ْ•ْ راستی ؟ پُرّ ریا؟
آیا جایی خبری هست هنوز ؟
مانده خاکستر گرمی ، جائی ؟
در اجاقی طمعه شعله نمی ورزد يار ؟ خُردَک شَرَری هست هنورْ ؟
قاصدک
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم می گریند
قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟
از کجا وز که خبر آوردی ؟ ♡♡♡
مگَر !،عدم قطعیّت .
مُهرِخاموشی کند کوته مژیک تقریرررا
خوب دارد قاسِده شیّاد، داروگیرّا بی خبر از دارُع ْ و آروغ آن شه پیرررا
میز تحریرت بخواندم در ادارات غزل چربنرمی میکند کوتهزبان شمشیر ر ر
را
قاصد☆هآ!
¿ ارْ كجا ورّْ چه حْبر آوردي?
خوش خبر باشی ◇◇◇ ,.، امّا ؛ امّا
گرد بام و بر من
بی ثمر می گردی!
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری نه دیار یاری
برو آنجا که بُوَد چشمی و گوشی با کَس،هان فاسِدِ
برو آنجا که تو را منتظرند
قاصدک ☆ پُرّ هُوَ... i! عمق بحر چشمه
ان در دل من همه کورند..،حَْرَند... يا كِکَرند !
دست بردار ازین در وطن خویش عْریب¡
فاسِدانفاس ♡♡♡
تجربه های همه تلخ:
با دلم می گوید: ▪▪▪
که دروغی تو، دروغ! ،، ْْْ ْ ْ
ای بی پَر ...که فریبی تو فریب! ْ•ْ▪ْ•ْ راستی ؟ پُرّ ریا؟
آیا جایی خبری هست هنوز ؟
مانده خاکستر گرمی ، جائی ؟
در اجاقی طمعه شعله نمی ورزد يار ؟ خُردَک شَرَری هست هنورْ ؟
قاصدک
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم می گریند
قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟
از کجا وز که خبر آوردی ؟ ♡♡♡
۳۰۴
۱۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.