ماه روشن من پارت 23

)
گوشیم زنگ خورد دیدم صدای میسوعه
+هرزه چته؟
*به به خانم پارک
+توعه هرزه هنوز دیت از زندگی من ور نداشتی هاااا هرزه عوضی
قطع کردم چون حوصلشو نداشتم
رفتم یه دامیون با گوشت درست کردم چون عاشقش بودم جیمین هم دوسش داشت
دیدم زنگ در امد
رفتم درو باز کردم
-سلام بیبی خوبی
+سلام عشقم اره بده به من
-اخ دستم خیلی سنگینن
+خب مگه مجبوری
- یاااا
+چیه خب راست میگم
-😂
+😂
+بیا که برات رامیون با گوشت درست کردم
-هوم بریم بیب
جیمین رفت نشست رو کاناپه دیدم زنگ در امد رفتم باز کردم جیمین هم امد پیش در دیدم میسو عه
-کثافت هرزه گمشو
دیدم جیمین درو بست
ویو میسو
رفتم دم در خونه هلیا درو زدم قسط زدن هلیا رو داشتم جوری که بیوفته زمین میخواستم هولش بدم چون یه میز بود لبش تیز بود و اگه هلیا رو هل میدادم سرش میخورد به لبه میز دیدم جیمین درو بست ولی من نمیرم دوباره برمیگردم هه
پایان ویو میسو
-عشقم
+جونم
-هروقت خواستی بگو بیام کمکت کنم بیب
+باش ددی
ویو هلیا
غذا رو داشتم درست میکردم رفتم یکم سالاد سزار درست کنم با فیله مرغ داشتم کاهو خورد میکردم که زدم دستمو تا کجا با چاقو پاره کردم
+اییییی
دیدم جیمین بدو بدو امد سمتم
-بیبی چی شده وای هلیا تروخدا چیکار کردی اخه قشنگم کل تخته از خونت قرمزه اخ بمیرم
+ایی ددی دستم میسوزه
-الان برات چسب میارم بیا بریم دستتو بشور قربونت برم
+باش ددی
-قربونت برم
+منم ددی
جیمین منو برد سمت سینک آشپزخونه و کل دستمو شست بعد روی زخممو بوس زد و چسب زد
-ادامش رو من خورد میکنم
جیمین منو گذاشت رو اوپن و خودش خورد کردم
غذا رو خوردیم دیدم یهو یکی در زد باز کردم منم دستم چنتا شکستنی بود هلم داد افتادم زمین و یکی رفت تو دستم کلی خون رفت ازش دیدم جیمین امد سمتم برگشتم چهرشو ببینم دیدیدم.............
خماری😂
میزارم بیبی هام💛🫀
لایک
کامنت
یادتون نره 🌱✨