خواهربرادری(session2)part2
خواهربرادری(part2(session 2
جیمین:جریان چیه؟خانم خانما تنبل شدی جدیدا
هایون:اصلا حوصله ندارم
جیمین:واسه چی
هایون:نمدونم خیلی بیحالم کلا
جیمین:میخای نرو دیگه
جونگ کوک:چی؟مگه میشه بخاطر تهیونگ جونم که شده باید بره مگه میشه نره(ادا دراوردن)
هایون:میشه دودیقه ساکت شی
جونگ کوک:ن مشکلیه؟
جیمین:خب حالا هرچی بچها میخام یچی بگم بتون
جونگ کوک:ای جان
هایون:باز چی شده
جیمین:مثل همیشه خانواده ها درخواست دعوت کردن قراره مهمونی بگیرن
جونگ کوک و هایون(همزمان)
جونگ کوک:یس اخجون
هایون:نهههههه
جیمین:خب دیگه کاریه ک شده
هایون:بگو ک قبول نکردی ها؟
جیمین:با عرض پوزش چرا کردم
جونگ کوک هم مثل همیشه قیافه ی مرموزانه ای گرفته به خودش😏
هایون ویو
و طبق معمول باید برای ی مهمونی.............آماده بشم خب حالا چ کوفتی ای بپوشم.....آها اینو میپوشم(عکسشو میزارم)
جونگ کوک ویو
خب ازونجایی ک من کراش خاندان جئونم(ای جان) پس باید خوشگل ترین لباسو بپوشم ولی من خداروشکر سلیقه ندارم ها هایون
صدای در:تق تق
هایون:هن؟
جونگ کوک:میشه بیام تو
هایون:اگه بگم نه
و اینگونه کوک ضایع شد و برای اینکه کم نیاره دروباز کرد
هایون:ها؟
جونگ کوک:نونااااااا!(ادای گریه)
هایون:ودف این چیه؟نونا کیه؟چی میگی
جونگ کوک:میشه ازت یچی بخام
هایون:نه
جونگ کوک:عع پس من به جیمین میگم ک مهمونی قبل رو تو خراب کردی
هایون:چی؟چقد ت بیشعوری
جونگ کوک:عا
هایون:خیلی خب چیه؟
جونگ کوک:بیا کارت دارم.
هایون:کوک اومد سمتم و دستمو گرفت و بردم سمت اتاق لباساش
هایون:خب؟
جونگ کوک:چی بپوشم؟
هایون:همین؟
(ازین به بعد کوک مینوسم)
کوک:آره
هایون:اعععم....اوممم........ایممممم.....اوهوم این
کوک:کدوم؟این؟اوکی
(بچها جیمین هم عکس میزارم)
پرش زمانی مهمونی...........
ادامه پارت بعد
جیمین:جریان چیه؟خانم خانما تنبل شدی جدیدا
هایون:اصلا حوصله ندارم
جیمین:واسه چی
هایون:نمدونم خیلی بیحالم کلا
جیمین:میخای نرو دیگه
جونگ کوک:چی؟مگه میشه بخاطر تهیونگ جونم که شده باید بره مگه میشه نره(ادا دراوردن)
هایون:میشه دودیقه ساکت شی
جونگ کوک:ن مشکلیه؟
جیمین:خب حالا هرچی بچها میخام یچی بگم بتون
جونگ کوک:ای جان
هایون:باز چی شده
جیمین:مثل همیشه خانواده ها درخواست دعوت کردن قراره مهمونی بگیرن
جونگ کوک و هایون(همزمان)
جونگ کوک:یس اخجون
هایون:نهههههه
جیمین:خب دیگه کاریه ک شده
هایون:بگو ک قبول نکردی ها؟
جیمین:با عرض پوزش چرا کردم
جونگ کوک هم مثل همیشه قیافه ی مرموزانه ای گرفته به خودش😏
هایون ویو
و طبق معمول باید برای ی مهمونی.............آماده بشم خب حالا چ کوفتی ای بپوشم.....آها اینو میپوشم(عکسشو میزارم)
جونگ کوک ویو
خب ازونجایی ک من کراش خاندان جئونم(ای جان) پس باید خوشگل ترین لباسو بپوشم ولی من خداروشکر سلیقه ندارم ها هایون
صدای در:تق تق
هایون:هن؟
جونگ کوک:میشه بیام تو
هایون:اگه بگم نه
و اینگونه کوک ضایع شد و برای اینکه کم نیاره دروباز کرد
هایون:ها؟
جونگ کوک:نونااااااا!(ادای گریه)
هایون:ودف این چیه؟نونا کیه؟چی میگی
جونگ کوک:میشه ازت یچی بخام
هایون:نه
جونگ کوک:عع پس من به جیمین میگم ک مهمونی قبل رو تو خراب کردی
هایون:چی؟چقد ت بیشعوری
جونگ کوک:عا
هایون:خیلی خب چیه؟
جونگ کوک:بیا کارت دارم.
هایون:کوک اومد سمتم و دستمو گرفت و بردم سمت اتاق لباساش
هایون:خب؟
جونگ کوک:چی بپوشم؟
هایون:همین؟
(ازین به بعد کوک مینوسم)
کوک:آره
هایون:اعععم....اوممم........ایممممم.....اوهوم این
کوک:کدوم؟این؟اوکی
(بچها جیمین هم عکس میزارم)
پرش زمانی مهمونی...........
ادامه پارت بعد
۱۱.۷k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.