سرد و خشن پارت ۶
از زبان ا.ت:
بلند شدم درو باز کنم ، درو باز کردم یه پسر جوون بود دستشم هم یه سری کارتونه بزرگ کوچیک بود، پسره گف:
پسره: سلام اومدم خریداتونو تحویل بدم 😁
ا.ت: خرید؟ آهان باشه بزارینش تو 😐
با خودم گفتم حتما کوک سفارش داده، بسته هارو گذاشتن داخل نامه ی ارسالی هم امضا کردم و رفتن حدودا پنج تا کارتون بزرگ و کوچیک بود ، کنجکاو شدم یعنی چی میتونه باشه؟ یکی از کارتون هارو درشو باز کردم...... هن؟ 🗿
اینهمه عطر و ادکلن و لباسای ساحلی آخه میخواد چیکار کنه 😐
وای من که الان اصلا ویندوزم بالا نمیاد بزار هرکاری میخواد بکنه . داشتم میرفتم که یکی از کارتونا به چشمم اومد کارتونه صورتی بود و باند پیچیده شده بود آخه چرا باید یه مرد بگه براش تو کارتون صورتی بزارن؟ درشو باز کردم که.... با صحنه ای که دیدم بغض گلومو گرفت یه عالمه وسایل زنونه توش بود روشم یه دسته گل بزرگ بود که یه نامه داشت نامه رو باز کردم و خوندم :
سلام عشقم واسه ی فردا قراره با جت شخصی بریم جزیره ی ججو که آخر هفته رو خوش بگذرونیم اینا رو هم برات هدیه گرفتم عزیزم امیدوارم خوشت بیاد ❤😘
بعد از خوندن نامه اشک تو چشام جمع شد بگو پس چرا اصلا سمتم نمیومد چون نیازاشو با هرزه هاش برطرف میکنه، واقعا دلم شکست در کارتونو بستم و از اتاق اومدم بیرون و روی کاناپه نشستم احساساتم مختلط با غم و خشمگینی بود همش سعی میکردم جلوی گریمو بگیرم که یهو گوشیم زنگ خورد یه نگاهی بهش کردم بورام بود تنها کسی که دلم میخواست باهاش حرف بزنم (:
جوابشو دادم و زدم زیر گریه:
ا.ت: بورام😭( با لحن گریه )
بورام: چیشده دختر چرا گریه میکنی؟ 😟
ا.ت: بورام میای خونم😢
بورام : باشه فعلا 😕
فلش بک زمانی که بورام اومد :
زنگ در خورد حتما بورامه، رفتم درو باز کردم و با نگاه بغض آلودم بهش نگاه کردم که بورام بغلم کردو گفت:
بورام: ا.ت گریه نکن عزیزم 😟
ا.ت: بورام تو که نمیدونی چیشده 😭
بورام : وایسا درو ببندم بریم بشینیم برام تعریف کن
ا.ت: باش
بورام: خب حالا بگو
ا.ت: از کجای دلم برات بگم ، امروز فهمیدم که کوک بهم خیانت میکنه😢
بورام: چیییی از کجا فهمیدی؟ 🫢
ا.ت: خودت برو اون جعبه هارو نگاه کن 🥺
بورام بلند شد و داخل جعبه هارو نگاه کرد و اون نامه رو خوند قیافه ی اونم تعجب زده بود. اومد پیشمو گفت :
بورام : ا.ت دیگه جوش آوردم اون مرتیکه ی آشغال چی پیش خودش فک کرده که همیچین کاری با دوستم میکنه، پاشوووو ا.ت پاشوووو
ا.ت: میخوای چی کنی؟ 😢
بورام : میگم بهت فعلا پاشووووو
بلند شدم درو باز کنم ، درو باز کردم یه پسر جوون بود دستشم هم یه سری کارتونه بزرگ کوچیک بود، پسره گف:
پسره: سلام اومدم خریداتونو تحویل بدم 😁
ا.ت: خرید؟ آهان باشه بزارینش تو 😐
با خودم گفتم حتما کوک سفارش داده، بسته هارو گذاشتن داخل نامه ی ارسالی هم امضا کردم و رفتن حدودا پنج تا کارتون بزرگ و کوچیک بود ، کنجکاو شدم یعنی چی میتونه باشه؟ یکی از کارتون هارو درشو باز کردم...... هن؟ 🗿
اینهمه عطر و ادکلن و لباسای ساحلی آخه میخواد چیکار کنه 😐
وای من که الان اصلا ویندوزم بالا نمیاد بزار هرکاری میخواد بکنه . داشتم میرفتم که یکی از کارتونا به چشمم اومد کارتونه صورتی بود و باند پیچیده شده بود آخه چرا باید یه مرد بگه براش تو کارتون صورتی بزارن؟ درشو باز کردم که.... با صحنه ای که دیدم بغض گلومو گرفت یه عالمه وسایل زنونه توش بود روشم یه دسته گل بزرگ بود که یه نامه داشت نامه رو باز کردم و خوندم :
سلام عشقم واسه ی فردا قراره با جت شخصی بریم جزیره ی ججو که آخر هفته رو خوش بگذرونیم اینا رو هم برات هدیه گرفتم عزیزم امیدوارم خوشت بیاد ❤😘
بعد از خوندن نامه اشک تو چشام جمع شد بگو پس چرا اصلا سمتم نمیومد چون نیازاشو با هرزه هاش برطرف میکنه، واقعا دلم شکست در کارتونو بستم و از اتاق اومدم بیرون و روی کاناپه نشستم احساساتم مختلط با غم و خشمگینی بود همش سعی میکردم جلوی گریمو بگیرم که یهو گوشیم زنگ خورد یه نگاهی بهش کردم بورام بود تنها کسی که دلم میخواست باهاش حرف بزنم (:
جوابشو دادم و زدم زیر گریه:
ا.ت: بورام😭( با لحن گریه )
بورام: چیشده دختر چرا گریه میکنی؟ 😟
ا.ت: بورام میای خونم😢
بورام : باشه فعلا 😕
فلش بک زمانی که بورام اومد :
زنگ در خورد حتما بورامه، رفتم درو باز کردم و با نگاه بغض آلودم بهش نگاه کردم که بورام بغلم کردو گفت:
بورام: ا.ت گریه نکن عزیزم 😟
ا.ت: بورام تو که نمیدونی چیشده 😭
بورام : وایسا درو ببندم بریم بشینیم برام تعریف کن
ا.ت: باش
بورام: خب حالا بگو
ا.ت: از کجای دلم برات بگم ، امروز فهمیدم که کوک بهم خیانت میکنه😢
بورام: چیییی از کجا فهمیدی؟ 🫢
ا.ت: خودت برو اون جعبه هارو نگاه کن 🥺
بورام بلند شد و داخل جعبه هارو نگاه کرد و اون نامه رو خوند قیافه ی اونم تعجب زده بود. اومد پیشمو گفت :
بورام : ا.ت دیگه جوش آوردم اون مرتیکه ی آشغال چی پیش خودش فک کرده که همیچین کاری با دوستم میکنه، پاشوووو ا.ت پاشوووو
ا.ت: میخوای چی کنی؟ 😢
بورام : میگم بهت فعلا پاشووووو
۱۳.۸k
۰۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.