پارت 27
ایملدا مامان کجایی ها کجاااایییی دلم برات تنگ شده هق هق 😭 😭 😭 هقهق مامان نتونستم از برادرم محافظت کنم (درست حدس زیدید جیمین برادر ایملداست فکر کردید واسه چی فامیلشون رو یکی کردم البته ایملدا هنوز نمیدونه جیمین برادرشه)
اوماااا کجایی
جولیا دخترم بستیش
ا/ت آره
مامان میشه با کای برم بیرون
جولیا دخترم مگه تو با جونگ کوک نبودی
ا/ت چرا آره ولی ازش خسته شدم در ضمن من اون رو واسه اینکه با ایملدا نباشه عاشق خودم کردم و گرنه دوستش ندارم
فلش بک به زمان مدرسه ایملدا و
ا/ت
یه پسر جدیدی اومده بود مدرسه که همه اذیتش میکردن ولی ایملدا فرق میکرد اون از همون اول از کوک خوشش اومد و دزدکی ازش محافظت میکرد بعد از مدتی که میخواست بهش اعتراف کنه ا/ت متوجه شد که ایملدا ازش خوشش میاد شروع کرد به کمک کردنش و بهش گفت دوستش داره جونگ کوک هم قبول کرد و شروع کردن به قرار گذاشتن
ایملدا با گلی که توی دستش بود به سمت جونگ کوک رفت ولی وقتی اون رو با ا/ت دید همهی دنیاش نابود شد عشقش فرو کش کرد خیلی ناراحت شد برگشت امارت همین که برگشت رفت اتاق ا/ت
ایملدا چرا اینکار رو کردی ا/ت تو میدونستی که من از جونگ کوک خوشم میاد پس چرا چرا با من این کار رو کردی
ا/ت تو احساس نداری ایملدا من جونگ کوک رو دوست دارم اگه جونت رو دوست داری از کوک دست بکش
ایملدا اونی من دوستش دارم چطور اینکار رو بکنم
ا/ت فکر میکنی واسم مهمه نزدیک جونگ کوک نشو چون برای تو بد میشه
ایملدا باشه هق 😭 😭 😭 😭 😭
پایان فلش بک
جولیا باشه دخترم میتونی بری
ا/ت ممنون اوما من رفتم
جولیا خداحافظ
**************
یعنی چی پیداش نکردین
ببخشید ارباب
ببخشید تو به درد من نمیخوره اگه نتونستین بکشینش بدینش به یه خونواده فقیر چه بدونم کاری بکنید دیگه
باشه
این موضوع رو به خانم جولیا نگید فهمیدید اون فکر میکنه جیمین مرده
باشه ارباب
جیمین نمرده بود چون وقتی میخواستن این کار رو بکنند چند تا پلیس دیدنش و اونا هم دادنش به یه خوانواده فقیر بخاطر همین نمرد
**************
پدر ایملدا جولیا من برگشتم
جولیا هق هق گریه الکی
عزیزم بغلش میکنه
_چیشده
+ جیمین اون رو بردن
_چی کجا بردن
+چند نفر بودن وقتی حیاط بودم روی صورتشون ماسک بود بردنش و گفتن حتما میکشنش
_چطور این اتفاق افتاد بادیگاردها چیکاره بودن اونجا پس
+عزیزم بادیگاردها واسه استراحت رفته بودن بیرون هیچ کدوم خونه نبود
_دوربین ها رو چک کردید
+آره هک شدن چیزی نیست
_چطور چطور ممکنه پسرم اون تنها خاطرم از مادر ایملدا بود چرا چرا اینطوری شد ها ایملدا اون کجاست حالش خوبه
_نه نمیدونم کجاست چند ساعته بیرون
چطور هم زمان هردوشون رو برداشتن ها زود شما برید دنبالش بگردین تا دخترم و پسرم رو پیدا نکردین برنگردین فهمیدین
اوماااا کجایی
جولیا دخترم بستیش
ا/ت آره
مامان میشه با کای برم بیرون
جولیا دخترم مگه تو با جونگ کوک نبودی
ا/ت چرا آره ولی ازش خسته شدم در ضمن من اون رو واسه اینکه با ایملدا نباشه عاشق خودم کردم و گرنه دوستش ندارم
فلش بک به زمان مدرسه ایملدا و
ا/ت
یه پسر جدیدی اومده بود مدرسه که همه اذیتش میکردن ولی ایملدا فرق میکرد اون از همون اول از کوک خوشش اومد و دزدکی ازش محافظت میکرد بعد از مدتی که میخواست بهش اعتراف کنه ا/ت متوجه شد که ایملدا ازش خوشش میاد شروع کرد به کمک کردنش و بهش گفت دوستش داره جونگ کوک هم قبول کرد و شروع کردن به قرار گذاشتن
ایملدا با گلی که توی دستش بود به سمت جونگ کوک رفت ولی وقتی اون رو با ا/ت دید همهی دنیاش نابود شد عشقش فرو کش کرد خیلی ناراحت شد برگشت امارت همین که برگشت رفت اتاق ا/ت
ایملدا چرا اینکار رو کردی ا/ت تو میدونستی که من از جونگ کوک خوشم میاد پس چرا چرا با من این کار رو کردی
ا/ت تو احساس نداری ایملدا من جونگ کوک رو دوست دارم اگه جونت رو دوست داری از کوک دست بکش
ایملدا اونی من دوستش دارم چطور اینکار رو بکنم
ا/ت فکر میکنی واسم مهمه نزدیک جونگ کوک نشو چون برای تو بد میشه
ایملدا باشه هق 😭 😭 😭 😭 😭
پایان فلش بک
جولیا باشه دخترم میتونی بری
ا/ت ممنون اوما من رفتم
جولیا خداحافظ
**************
یعنی چی پیداش نکردین
ببخشید ارباب
ببخشید تو به درد من نمیخوره اگه نتونستین بکشینش بدینش به یه خونواده فقیر چه بدونم کاری بکنید دیگه
باشه
این موضوع رو به خانم جولیا نگید فهمیدید اون فکر میکنه جیمین مرده
باشه ارباب
جیمین نمرده بود چون وقتی میخواستن این کار رو بکنند چند تا پلیس دیدنش و اونا هم دادنش به یه خوانواده فقیر بخاطر همین نمرد
**************
پدر ایملدا جولیا من برگشتم
جولیا هق هق گریه الکی
عزیزم بغلش میکنه
_چیشده
+ جیمین اون رو بردن
_چی کجا بردن
+چند نفر بودن وقتی حیاط بودم روی صورتشون ماسک بود بردنش و گفتن حتما میکشنش
_چطور این اتفاق افتاد بادیگاردها چیکاره بودن اونجا پس
+عزیزم بادیگاردها واسه استراحت رفته بودن بیرون هیچ کدوم خونه نبود
_دوربین ها رو چک کردید
+آره هک شدن چیزی نیست
_چطور چطور ممکنه پسرم اون تنها خاطرم از مادر ایملدا بود چرا چرا اینطوری شد ها ایملدا اون کجاست حالش خوبه
_نه نمیدونم کجاست چند ساعته بیرون
چطور هم زمان هردوشون رو برداشتن ها زود شما برید دنبالش بگردین تا دخترم و پسرم رو پیدا نکردین برنگردین فهمیدین
۷۸.۸k
۰۴ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.