وقتی بخاطر شیرموز باهات قهر کرده!

دو پارتی

ا/ت ویو
چشمامو باز کرد و دیدم جونگکوک نیست
این نشون میده که پیشم نخوابیده
واقعا باورم نمیشه به خاطر شیرموز باهام قهر کرده
معلوم نیست با یه مرد قرار میزارم یا یه پسربچه(از خداتم باشه ایش🗿)

فلش بک به دیروز*

ا/ت:چاگیا من میرم خرید چیزی نیاز نداری؟

جونگکوک:واسم شیر موز بگیر

ا/ت:اوکی بابای

جونگکوک:بابای یادت نره هاااا وگرنه قهر میکنم

ا/ت:اراسو اراسو(یعنی فهمیدم)

داشتم خرید میکردم که دیدم دوست زنگ میزنه
(دوست اوتو با این+نشون میدم)
+سلام ا/ت چه خبرا

ا/ت:سلامممم

(خب خودتون مکالمه اشون و تصور کنید)(گشادیم میاد)

آنقدر با دوستم حرف زدم که هیچ نفهمیدم چیا خریدم

برگشتم به خونه

ا/ت:من اومدمممم

جونگکوک: سلامم چطوری
ا/ت:مرسیی
جونگکوک:شیرموز خریدی کو کجاست

ا/ت:,تو دلش شتتتت یادم رفتت

ا/ت:خب چاگیا چیزه امم یادم رفت..

جونگکوک:چی مگه نگفتم حتما بخر تو حتی واسه من یدونه شیرموازم نمیخری

رفت تو اتاق درم بست

چیشد الان قهر کرد باورم نمیشهههه

و دیروز پیشم نخوابیده
پایان فلش بک*