بازی عشق شیطان پارت ۵۴
☆P. . . 53☆
هه این: آره منم.
سونگ هون: از سلیقه ات خوشم اومد.
ژوئن: زر اضافی نزن و برگرد.
سونگ هون: اگه برنگردم؟
که ژوئن با یه حرکت...
سونگ هون: تو چه غلطی کردی؟
که دوباره...
بعد این که ادامه پیدا کرد چند تا از پلیسا* اومدن و جلوشونو گرفتن.
*: کافیه دیگه تمومش کنین.
ژوئن: به ما چه، خود سونگ هون شروع کرد.
*: زندانیِ ــــــــــــــــ (منظورش همون سونگ هونه) این چندمین بارته. ببرینش انفرادی.
سریع سونگ هون رو بردن ولی بردنش انفرادی...
ویو کارلو:
یکم بعد
منو مین سو و هه این برگشتیم.
یه جون: کارمون با وصیقه حل نمیشه اگه بخوایم همشونو آزاد کنیم بهتره که اتهاماتشون هم پاک کنیم.
هه این: پس چقدر لازمه؟
یه جون: یه میلیون وون چطوره؟
کارلو: شایدم دلار.
یه جون: ولی حداقل باید بزاریم یه مدتی از دستگیریشون بگذره اینطوری بهتره.
هه این: آره توی این مدت شاید شایعات هم کمتر بشن.
((چند ماه بعد))
چند ماهی با همین اوضاع گذشت دیگه کم کم به این اوضاع عادت کرده بودیم ولی این چند ماه کارای میراکل و مارتینو هردو به تعلیق افتادن.
دیگه میتونستیم یه کاری کنیم تا بچه ها رو آزاد کنیم.
تو این مدت توی زندان اتفاقات زیادی افتاد و درگیری های زیادی رخ داد:
ویو ژوئن (مدتی قبل):
سونگ هون باعث درگیری های دیگه ای هم شد اما این اواخر چند بار کاری کرد که دیگه با مسئول و رئیس زندان~ درگیر شدیم...
توی دفتر رئیس زندان:
~: بگو ببینم چی باعث شد این کارا رو کنی؟
ژوئن: تو خودتم خبر داری که من کاری نکردم همه اش تقصیر سونگ هونه.
~: میدونی چند وقت پیش یکی دستگیر شد که خوب میشناسیش.
ژوئن: آره، خب که چی؟!
~: پیشنهاد جدید و دیگه ای داره ازت میخواد که با قبول کردن این مبلغ جاشو پر کنی.
ژوئن: چرا؟
~: تو شیطانی شاید رتبه ی اول رو داشته باشی، ولی صاحب اصلی رتبه اول اونه.
ژوئن: منظورت چیه، معلومه که میدونم رتبه ی دوم بلک لیستم(رتبه بندی بین معروف ترین و برترین مافیا ها).
~: فقط منو تو و اون میدونیم.
ژوئن: خب؟!
~: این مبلغ ناقابلیه ولی اگه بخوای برای رتبه اول بیشترش هم میدیم.
ژوئن: میدونی که تو خودت از صدتا مافیا هم بدتری چرا خودت نمیگیری؟
~: چون به تو پیشنهاد داده.
ژوئن: چرا باید به حرف دشمنم گوش کنم؟ بعدم بی اِم ( بی اِم همونیه که با پول میخواد جایگاه او پنهان رو به شیطان یعنی ژوئن بده) باید دلیل قانع کننده ای داشته باشه و هویتش رو برای من و بقیه افراد سی آی و بلک فاش کنه. اون وقت شاید قبول کردم.
~: مطمئن باش که بعد فهمیدن هویتش، هم باند تو شیطان، بلک و سی آی جایگاه اول رو رد نمیکنید.
((زمان حال))
ویو ژوئن:
چندبار چیزی نمونده بود که مچ "بی اِم" رو بگیریم ولی خب در رفت امروز قرار شد خودش هویتشو فاش کنه...
هه این: آره منم.
سونگ هون: از سلیقه ات خوشم اومد.
ژوئن: زر اضافی نزن و برگرد.
سونگ هون: اگه برنگردم؟
که ژوئن با یه حرکت...
سونگ هون: تو چه غلطی کردی؟
که دوباره...
بعد این که ادامه پیدا کرد چند تا از پلیسا* اومدن و جلوشونو گرفتن.
*: کافیه دیگه تمومش کنین.
ژوئن: به ما چه، خود سونگ هون شروع کرد.
*: زندانیِ ــــــــــــــــ (منظورش همون سونگ هونه) این چندمین بارته. ببرینش انفرادی.
سریع سونگ هون رو بردن ولی بردنش انفرادی...
ویو کارلو:
یکم بعد
منو مین سو و هه این برگشتیم.
یه جون: کارمون با وصیقه حل نمیشه اگه بخوایم همشونو آزاد کنیم بهتره که اتهاماتشون هم پاک کنیم.
هه این: پس چقدر لازمه؟
یه جون: یه میلیون وون چطوره؟
کارلو: شایدم دلار.
یه جون: ولی حداقل باید بزاریم یه مدتی از دستگیریشون بگذره اینطوری بهتره.
هه این: آره توی این مدت شاید شایعات هم کمتر بشن.
((چند ماه بعد))
چند ماهی با همین اوضاع گذشت دیگه کم کم به این اوضاع عادت کرده بودیم ولی این چند ماه کارای میراکل و مارتینو هردو به تعلیق افتادن.
دیگه میتونستیم یه کاری کنیم تا بچه ها رو آزاد کنیم.
تو این مدت توی زندان اتفاقات زیادی افتاد و درگیری های زیادی رخ داد:
ویو ژوئن (مدتی قبل):
سونگ هون باعث درگیری های دیگه ای هم شد اما این اواخر چند بار کاری کرد که دیگه با مسئول و رئیس زندان~ درگیر شدیم...
توی دفتر رئیس زندان:
~: بگو ببینم چی باعث شد این کارا رو کنی؟
ژوئن: تو خودتم خبر داری که من کاری نکردم همه اش تقصیر سونگ هونه.
~: میدونی چند وقت پیش یکی دستگیر شد که خوب میشناسیش.
ژوئن: آره، خب که چی؟!
~: پیشنهاد جدید و دیگه ای داره ازت میخواد که با قبول کردن این مبلغ جاشو پر کنی.
ژوئن: چرا؟
~: تو شیطانی شاید رتبه ی اول رو داشته باشی، ولی صاحب اصلی رتبه اول اونه.
ژوئن: منظورت چیه، معلومه که میدونم رتبه ی دوم بلک لیستم(رتبه بندی بین معروف ترین و برترین مافیا ها).
~: فقط منو تو و اون میدونیم.
ژوئن: خب؟!
~: این مبلغ ناقابلیه ولی اگه بخوای برای رتبه اول بیشترش هم میدیم.
ژوئن: میدونی که تو خودت از صدتا مافیا هم بدتری چرا خودت نمیگیری؟
~: چون به تو پیشنهاد داده.
ژوئن: چرا باید به حرف دشمنم گوش کنم؟ بعدم بی اِم ( بی اِم همونیه که با پول میخواد جایگاه او پنهان رو به شیطان یعنی ژوئن بده) باید دلیل قانع کننده ای داشته باشه و هویتش رو برای من و بقیه افراد سی آی و بلک فاش کنه. اون وقت شاید قبول کردم.
~: مطمئن باش که بعد فهمیدن هویتش، هم باند تو شیطان، بلک و سی آی جایگاه اول رو رد نمیکنید.
((زمان حال))
ویو ژوئن:
چندبار چیزی نمونده بود که مچ "بی اِم" رو بگیریم ولی خب در رفت امروز قرار شد خودش هویتشو فاش کنه...
۱.۸k
۲۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.