فیک مدلینگ ماهر پارت 3
پرش زمانی به صبح
گفتن ناهار میان تا شب شام
ناهار قیمه درست کردم
از فریزر جوجه کباب درآوردم ادویه زدم و گذاشتم تو یخچال
سریع رفتم شرینی و شکلات میوه خریدم اومدم خونه چیدم خونه یکم تمیزه کردم
عود روشن کردم خورشت هم زدم منتظر بودم تا بیان
تا بیان یه بستنی زدم در بدن من بدونه بستنی اصلا زنده نمی مونم
هعی دارم چاق میشم ناهار قیمه شام کباب الا بستنی
پففففف
اصلا چاق شم به درک
در خونه به زنگ در اومد من پام پیژامه مشکی سفید با تیشرت مشکی لش
رفتم پایین بفرما گفتم اومدن بالا
جونگ کوک: اسمه من جونگ کوکه
ا. ت: میدونم
نشستیم براشون چایی آوردم شیرینی تعرف کردم
جونگ کوک: تو کره ما تعرف نمی کنیم
ا. ت: ا. ت تو خونه یه ایرانی ، ایرانیا تا تو حلقت نکن ول نمی کنن
جین : و مگه جنگه
ا. ت: مثلا اگه بیرون بریم سر اینکه کی حساب کنه جنگه
جین: و تقسیم کنید
ا. ت: بعدا مثلا یک نفر این پیشنهاد میده
پرش زمانی به بعد شام
شام خوردیم
جین : خیلی غذا هایه ایرانی خوشمزه
ا. ت: موافقم
جونگ کوک: از این به بعد میام خونت برام غذا ایرانی درست
ا. ت: جات رو سرم
جین : خیلی مهمون نوازی
ا. ت: در برابر مامانم اینا اصلا
جین : اووو، ما دیگه بریم خیلی مزاحم شدیم
ا. ت: مزاحم چیه مراحمی
جونگ کوک: خداحافظ
جین : خداحافظ
ا. ت: خداحافظ
رفتن
خونه مرتب کردم ظرفا شستم
از جین یکم خوشم اومد پسر خوبیه بامزس
پرش زمانی به چند ماه بعد
من با جین خیلی صمیمی شدم
دیروز که باهم بیرون بودیم بهش گفتم که ما قرار این هفته بریم انگلیس برای فشن شو
بعد گفت عه ما هم این هفته کنسرت داریم اونجا میخواستم بهت بگم
گفتن ناهار میان تا شب شام
ناهار قیمه درست کردم
از فریزر جوجه کباب درآوردم ادویه زدم و گذاشتم تو یخچال
سریع رفتم شرینی و شکلات میوه خریدم اومدم خونه چیدم خونه یکم تمیزه کردم
عود روشن کردم خورشت هم زدم منتظر بودم تا بیان
تا بیان یه بستنی زدم در بدن من بدونه بستنی اصلا زنده نمی مونم
هعی دارم چاق میشم ناهار قیمه شام کباب الا بستنی
پففففف
اصلا چاق شم به درک
در خونه به زنگ در اومد من پام پیژامه مشکی سفید با تیشرت مشکی لش
رفتم پایین بفرما گفتم اومدن بالا
جونگ کوک: اسمه من جونگ کوکه
ا. ت: میدونم
نشستیم براشون چایی آوردم شیرینی تعرف کردم
جونگ کوک: تو کره ما تعرف نمی کنیم
ا. ت: ا. ت تو خونه یه ایرانی ، ایرانیا تا تو حلقت نکن ول نمی کنن
جین : و مگه جنگه
ا. ت: مثلا اگه بیرون بریم سر اینکه کی حساب کنه جنگه
جین: و تقسیم کنید
ا. ت: بعدا مثلا یک نفر این پیشنهاد میده
پرش زمانی به بعد شام
شام خوردیم
جین : خیلی غذا هایه ایرانی خوشمزه
ا. ت: موافقم
جونگ کوک: از این به بعد میام خونت برام غذا ایرانی درست
ا. ت: جات رو سرم
جین : خیلی مهمون نوازی
ا. ت: در برابر مامانم اینا اصلا
جین : اووو، ما دیگه بریم خیلی مزاحم شدیم
ا. ت: مزاحم چیه مراحمی
جونگ کوک: خداحافظ
جین : خداحافظ
ا. ت: خداحافظ
رفتن
خونه مرتب کردم ظرفا شستم
از جین یکم خوشم اومد پسر خوبیه بامزس
پرش زمانی به چند ماه بعد
من با جین خیلی صمیمی شدم
دیروز که باهم بیرون بودیم بهش گفتم که ما قرار این هفته بریم انگلیس برای فشن شو
بعد گفت عه ما هم این هفته کنسرت داریم اونجا میخواستم بهت بگم
۸.۸k
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.