زنه بابای یه پسر همسن خودم شدم(11)part
تهیونگ بود؟کیم تهیونگ؟
نمیتونستم باور کنم خودش بود کسی که حتی نتونستم باهاش خداحافظی کنم اما اون اینجا چیکار میکرد؟
روبه جیمین کردم
_اون کیم تهیونگه درسته؟
+آره خب؟
_مافیاس؟
+اوهوم
_خدای من دوست پسر من مافیا بوده؟
گولم زده؟چرا بهم نگفت مافیاس؟
+چی؟
_هیچی با خودم بودم
انقدر دلتنگش بودم که اصلا توجهی به پنهان کاریش نکردم با یه لیوان مشروب روی صندلی نشسته بود و پاش رو روی اونیکی انداخته بود
ولی قلبم بخاطر دخترای دورش به درد اومده بود
سعی کردم خودمو قوی نشون بدم
یه لیوان بلودا سفارش دادم و
به سمتش حرکت کردم
_مشتاق دیدار آقای کیم
با دیدنم لیوان مشروب از دستش افتاد
×ک..کاتلین
&اوپا این احمق کیه
تا خواستم جوابشو بدم از مو گرفت و پرتش کرد زمین
×گمشید همتون
اومد سمتمو صورتمو قاب گرفت
×الهی قربونت بشم تا الان کجا بودی؟
میدونی تا کجاها دنبالت گشتم منو با قلب شکستم تنها گذاشتی نمیدونی چطوری بدون وجودت تا الان زندم
_تهیونگا
×جونم؟
_میدونی تو این چند وقت چی بم گذشت؟
بابام منو فروخت به یه مردی که جای بابامو داره
×چی؟؟
_آره حتی وقت نکردم برای آخرین بار با کسی که عاشقشم خداحافظی کنم کیم تهیونگ حتی نتونستم برای آخرین بار بغلت کنم
×الان چطوری اینجایی
به جیمین اشاره کردم
_با پسرش اومدم اینجا
به جیمین نگاه کرد و دستشو مشت کرد
×اوففف ببین عشقم همه کار میکنم تا از اون جهنم دره نجاتت بدم میام و میبرمت پیش خودم
سرمو با امیدواری تکون دادم
آروم جلو رفتم و لبمو روی لباش گذاشتم
نگاهمو به پشت تهیونگ دادم خط نگاه جیمین به ما بود
توجهی نکردم و چشمامو بستم و خودمو به بوسه شیرین و عمیقش سپردم
که ناگهانننن....
شرطام برای پارت بعد ۷۰ لایک
#جونگ_کوک #تهیونگ #جیمین #جی_هوپ #یونگی #شوگا #جین #سوکجین #نامجون #رپ_مانستر #بی_تی_اس #جنی #لیسا #رزی #جیسو #بلک_پینک #فیک #رمان #اسمات #تک_پارتی
نمیتونستم باور کنم خودش بود کسی که حتی نتونستم باهاش خداحافظی کنم اما اون اینجا چیکار میکرد؟
روبه جیمین کردم
_اون کیم تهیونگه درسته؟
+آره خب؟
_مافیاس؟
+اوهوم
_خدای من دوست پسر من مافیا بوده؟
گولم زده؟چرا بهم نگفت مافیاس؟
+چی؟
_هیچی با خودم بودم
انقدر دلتنگش بودم که اصلا توجهی به پنهان کاریش نکردم با یه لیوان مشروب روی صندلی نشسته بود و پاش رو روی اونیکی انداخته بود
ولی قلبم بخاطر دخترای دورش به درد اومده بود
سعی کردم خودمو قوی نشون بدم
یه لیوان بلودا سفارش دادم و
به سمتش حرکت کردم
_مشتاق دیدار آقای کیم
با دیدنم لیوان مشروب از دستش افتاد
×ک..کاتلین
&اوپا این احمق کیه
تا خواستم جوابشو بدم از مو گرفت و پرتش کرد زمین
×گمشید همتون
اومد سمتمو صورتمو قاب گرفت
×الهی قربونت بشم تا الان کجا بودی؟
میدونی تا کجاها دنبالت گشتم منو با قلب شکستم تنها گذاشتی نمیدونی چطوری بدون وجودت تا الان زندم
_تهیونگا
×جونم؟
_میدونی تو این چند وقت چی بم گذشت؟
بابام منو فروخت به یه مردی که جای بابامو داره
×چی؟؟
_آره حتی وقت نکردم برای آخرین بار با کسی که عاشقشم خداحافظی کنم کیم تهیونگ حتی نتونستم برای آخرین بار بغلت کنم
×الان چطوری اینجایی
به جیمین اشاره کردم
_با پسرش اومدم اینجا
به جیمین نگاه کرد و دستشو مشت کرد
×اوففف ببین عشقم همه کار میکنم تا از اون جهنم دره نجاتت بدم میام و میبرمت پیش خودم
سرمو با امیدواری تکون دادم
آروم جلو رفتم و لبمو روی لباش گذاشتم
نگاهمو به پشت تهیونگ دادم خط نگاه جیمین به ما بود
توجهی نکردم و چشمامو بستم و خودمو به بوسه شیرین و عمیقش سپردم
که ناگهانننن....
شرطام برای پارت بعد ۷۰ لایک
#جونگ_کوک #تهیونگ #جیمین #جی_هوپ #یونگی #شوگا #جین #سوکجین #نامجون #رپ_مانستر #بی_تی_اس #جنی #لیسا #رزی #جیسو #بلک_پینک #فیک #رمان #اسمات #تک_پارتی
۶۶.۳k
۲۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.