خون اشام من پارت۹
بچه ها من مدت زیادی در ویسگون نبودم ولی دوباره برگشتم و دارم فعالیت میکنم در یه سبک دیگه ولی رمانم میزارم و دوباره از پارت ۹ میزارم حمایت کنید😊❤
ادامه پارت۸....
افتاد دنبالم منم با تمام توانم دویدم ولی یه لحظه فکر کردم مگه اون کیه چرا باید فرار کنم منکه عمدی بهش نزدم
و درحالی ک داشت پشتم میومد
یهو وایسادم و خیلی تخص تو تخم چشاش نگاه کردم
اونم انگار تعجب کرده بود
اخه فیسم به اون ا.ت مظلومی
ک اون دیده بود نمیخورد
الان من در نقش یه دختر مغرور و تخص جلوش حظور داشتم
سعی کرد زیاد تعجبشو نشون نده
ولی من فهمیده بودم بعد ک خودشو جم کرد رو به من گفت:
بهت گفته بودم دفعه بعد واست بد میشه ولی توجهی نکردیی
خیلی تخص یه لبخند کمی ترسناک زدم و به تخم چشماش زل زدم و گفتم:
حالا انجام دادم میخای چیکارم کنی؟
تو حس خودم بودم ک یهو اومد جلو و لبامو بوسید یهو بهم شک وارد شد نمیتونستم تکون بخورم ک یهو دیدم دهنشو باز کرد دوتا دندون ک مثل نیش مار بودن رو محکم تو گردنم فرو کرد
میخاستم جیغ بزنم ولی
جون نداشتم چشام داشت سیاهی می رفت
بعد از چند ثانیه همه چی سیاه شد
دو ساعت بعد...
با حس خیسی بیدار شدم جون نداشتم ک حتی تکون بخورم چشمامو ک درست باز کردم یهو دیدم
ادامه پارت۸....
افتاد دنبالم منم با تمام توانم دویدم ولی یه لحظه فکر کردم مگه اون کیه چرا باید فرار کنم منکه عمدی بهش نزدم
و درحالی ک داشت پشتم میومد
یهو وایسادم و خیلی تخص تو تخم چشاش نگاه کردم
اونم انگار تعجب کرده بود
اخه فیسم به اون ا.ت مظلومی
ک اون دیده بود نمیخورد
الان من در نقش یه دختر مغرور و تخص جلوش حظور داشتم
سعی کرد زیاد تعجبشو نشون نده
ولی من فهمیده بودم بعد ک خودشو جم کرد رو به من گفت:
بهت گفته بودم دفعه بعد واست بد میشه ولی توجهی نکردیی
خیلی تخص یه لبخند کمی ترسناک زدم و به تخم چشماش زل زدم و گفتم:
حالا انجام دادم میخای چیکارم کنی؟
تو حس خودم بودم ک یهو اومد جلو و لبامو بوسید یهو بهم شک وارد شد نمیتونستم تکون بخورم ک یهو دیدم دهنشو باز کرد دوتا دندون ک مثل نیش مار بودن رو محکم تو گردنم فرو کرد
میخاستم جیغ بزنم ولی
جون نداشتم چشام داشت سیاهی می رفت
بعد از چند ثانیه همه چی سیاه شد
دو ساعت بعد...
با حس خیسی بیدار شدم جون نداشتم ک حتی تکون بخورم چشمامو ک درست باز کردم یهو دیدم
۲.۷k
۰۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.