سناریو
#سناریو
وقتی تو خیابون یه پسر بهت خیره شده
نامجون:(به دلیل عضلات قول پیکر وی پسره فرار کرد)
جین: هوی یارو نمیبینی منو به این خشگلی؟
×مگه کورم؟
_اگه نبودی که میدیدی دستش تو دسته منه
شوگا: آخه چلغوز فکر کردی منو ول میکنه میاد پیش تو؟ ملت چیزخور شدن
جیهوپ:(از اون نگاهایی که به جونگکوک میکنه به پسره میکنه)
جیمین: (دستتو میگره و سریع از اونجا میرید)
تهیونگ: از خدا میخوام دوتا چشم سالم بهت بده پسرجون...منو به این گندگی نمیبینی؟
جونگکوک: بچه جون بیا برو فوتبالتو بازی کن
وقتی تو خیابون یه پسر بهت خیره شده
نامجون:(به دلیل عضلات قول پیکر وی پسره فرار کرد)
جین: هوی یارو نمیبینی منو به این خشگلی؟
×مگه کورم؟
_اگه نبودی که میدیدی دستش تو دسته منه
شوگا: آخه چلغوز فکر کردی منو ول میکنه میاد پیش تو؟ ملت چیزخور شدن
جیهوپ:(از اون نگاهایی که به جونگکوک میکنه به پسره میکنه)
جیمین: (دستتو میگره و سریع از اونجا میرید)
تهیونگ: از خدا میخوام دوتا چشم سالم بهت بده پسرجون...منو به این گندگی نمیبینی؟
جونگکوک: بچه جون بیا برو فوتبالتو بازی کن
۷.۵k
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.