خورشید زندگیم (۴),

ا/ت:(زیر لب عوضی گفتن:٫)
جیمین:ببخشید؟!چیزی گفتید مادمازل(عوققققققق😹🐑🤌🏻)
ا/ت:خیر
جیمین:هومم
...
«شب»
ا/ت:هعب:/چرا اتاقارو جدا نمیکنه:/!؟اگه دوسم نداره پس چرا معتقده باید تخت و اتاقمون یکی باشه؟:/هعب ولش‌‌..
ولی من گوشیمو موخام🐑🥲تفم ب این زندگی
اصن میرم خودمو میکشم
اصن میرم قرص میخورم
کسی اینجا قرص برنج نداره؟
....
جیمین: اگه شعراتون تموم شد میخاستم بگم اتاقارو جدا میکنم،و اینکه،ایا شما چیزی مصرف کردید امروز؟اخه خیلی حرفاتون.....هست!؛-؛
ا/ت:ببخشید آقای پارک!شما خودتون ب من گفتید رسمی صحبت کنم بعد خودتون اینطورین؟
جیمین:اعععععععع😑خا حالا وقتی باهم تنهاییم اینجوری مینالیم😐💅🏻
ا/ت::/ودعن...باشه😐🌈
جیمین:راسی منو وقتی تنهاییم جیمین صدا کن💅🏻😐
ا/ت:باش🌈😐
هعی حصلم
ی چیزی:/
میشه اینجا ی اتاقی ک کسی داخلش نمیره بمن بدی آخه من اکثرا نقاشی میکشم:/🌈
جیمین:اع جدی:/منم همینطور😐🌈
(ا/ت=+
جیمین=_)
+پچمام:/
_ی چیزی🗿جلو من وقتی تنهاییم میتونی لباسایی رنگی بپوشی ولی وقتی جلوی بقیه هستیم من همون‌طور خشک رفتار میکنم و توعم همون لباس و قانون هارو باید رعایت کنی:/💅🏻
+باش،حقیقتا حس میکردم قراره از افسردگی بپوسم و فسیل بشم:/
_اه گاه نخور فرزندم بشین سرجات :/
+فقط چون تو گفتی🗿🌈
_افرین🌈💅🏻
+🌝
(صبح)

بقیش برا بعد😐🗿🌈

(خداسرشاهده داستان ی چیزه دیگه بود یهو عوض شد:٫)