.

.
.
چه دنیای بدی داریم
شده هر روزمون تکرار
شده بیهوده جنگیدن
با هر چی با در و دیوار
عجب وضعی برامونه
رفاقتها که خشکیدن
واسه یک لحظه موندن بات
دروغای بدی میگن
وفا رفت و جفا مونده
حیا رفت و خطا باقی
بازم از این بگم یا که
دیگه بسه بگو کافی
خیال مردمون ما
شده ترس از همه بیخود
چه قلب‌هایی رو رنجوندن
چه اشکهایی که باد آورد
همه خسته همه داغون
محبت مرده انگاری
یکی نیستش بی غیظ و ترس
بگه آروم دوسم داری...؟!!!
همه تو دست هم باهم
یه دنیای بدی ساختیم
برای کسب آرامش
چه چیزا ما به هم باختیم
نبردیم هیچ کدوم از هم
کسی اینجا نموند راحت
اگه بردی بدون قبلش
یا بعدش حرفهایی هست
جهان رو ما می‌دیم تغییر
اگر اینکه بخوایم میشه
باید زنده کنیم فکر و
طراوت تازشه اندیشه
خیالت جمع باز میشه
قرار صلح بر پاشه
اگر جنگ ما آدمها
فقط تو قصه ها جاشه....!!!!
.
.
ترانه از
محمد اکبرجانی
.
🎀🎀🎀