سناریو درخاستی

سناریو درخاستی
وقتی میفهمه قرص میخوری تا بچه دار نشی

نامجون: ات از تو انتظار نداشتم دیگ حق نداری از این قرصا بخوری فهمیدی من عاشق اینم ک پدر بشم و تو نباید ی همچنین کاری بکنی باشه زندگیم دیگ ی همچنین کاری نکن

جین: یا ات من ی هندسام میخام تو با این کارت داری مانع پدر شدن من میشی دیگ این قرصا رو نبینم ( عصبی بود و از خونه رف بیرون)

شوگا: درسته من خودمم زیاد علاقه ای ب بچه دار شدن ندارم ولی نباید این کارو انجام بدی فهمیدی شاید من خواستم
ات: عام خو فک کردم دوس ندتری بچه داشته باشیم
شوگا: بیبی ببین هرچیزی ک از تو برام بمونه رو خیلی دوس دارم و مطمئن باش ک عاشقشم

جی هوپ: ینی چی سانشاینم دیگ ی همچنین کاری نکنی ها وگرنه من ناراحت میشم اصلن ازت انتظار نداشتم ات دیگ نبینم ها ( و نصیحتت میکنه)

جیمین: ات این چیه دستت ببین من موچی کوچولو میخام پس دیگ نبینم از اینا بخوری

تهیونگ: ات تو ک میدونی عاشق پدر شدنم چرا ی همچنین کاری میکنی اخه براچی تو با من اینکارو میکنی واقعا حتی فکرشم و نمیکردم ( با گریه)

جونگ کوک: ات درسته من هنو خیلی کوچیکم ولی نباید زندگی ی بچه رو ازش بگیری پس دیگ ی همچنین کاری نکن باشه وگرنه بانیت از دستت ناراحت میشه

امید وارم خوشتون اومده باشه
لایک؟ کامنت؟
مایل ب خر ذوق کردن ادمین؟ ^^