عاشق شدن part⁴⁵

خب مجازاتش چیه ؟؟
تهیونگ:من یکم از موهاتو قیچی میکنم

ویو تهیونگ
از اونجایی ک مطمئن بودم ی دختر برای موهاش هرکاری میکنه گفتم مجازات اینه ک من یکم از موهاشو قیچی کنم بدون هیچ مکثی گف
ا.ت:قیچی کجاس؟؟؟
یعنی چی برای اینکه نگه عاشق شده حاظره موهاشو از دست بده
تهیونگ:تو کشوی پایینی تختم
بعد رفت و قیچی و آورد
ا.ت:خیلی خب شروع کن
اومدم قیچی کنم ولی دلم نیومد آخه موهاش خیلی خوشگل بود
تهیونگ:میتونی تعویض کنی سوالو
ا.ت:خیلی خب تعویض میکنم
بعد اومد رو بروم نشست و
ا.ت:حقیقت
تهیونگ:تاحالا چیزی بوده ک نتونی ب طرف بقابلت بگی؟
ا.ت:ارع
بعد. بطری رو چرخوندم و افتاد رو من متاسفانه
ا.ت:جرعت یا حقیقت
تهیونگ:حقیقت
ا.ت داشت فکر می‌کرد ک چی بپرسه منم تو این فکر بودم ک چجوری بهش بگم ک عاشقش شدم خیلی سخت بود ک یهو ا.ت گف
ا.ت:کسی ک عاشقشی الان کجاس؟
تصمیم گرفتم بگم فوقش ی سیلی میزنه و میره دیگه
تهیونگ:خیلی بهم نزدیکه
ا.ت:پرسیدم کجاس؟نگفتم دوره یا نزدیک ک
تهیونگ:روبروم نشسته

ویو ا.ت
خیلی کنجکاو شدم بدونم کسی ک عاشقشه کجاس و کیه پس از محل‌ زندگیش شروع کردم ک تهیونگ گف
تهیونگ:روبروم نشسته
ی لحظه ارور دادم یعنی چی. یعنی روحه. یعنی منم. چرا این همه سوال تو ذهنمه دهنم باز مونده بود و با حالت وات فا.... داشتم نگاش می‌کردم اونم ساکت بود و هیچی نمیگفت منم نمیتونستم سر بحثو باز کنم پس ب بهونه آب خوردن رفتم تو آشپزخونه

❤️🔙🩶