فیک تهیونگ (اعذاب عشق) پارت۱۲
از زبان ا/ت
خیلی جدی گفت : نه واقعیته
گفتم : کجاست خواهرم ؟ نگاه شیطانی بهم کرد و گفت : انتظار نداری که بهت بگم
اگر یه درصد هم احتمال زنده بودن خواهرم باشه حاضرم هرکاری بکنم اما نه با کمک جی یون گفتم : تو هم انتظار نداری که هرکاری خواستی رو انجام بدم تو داری نه تنها با نقش بازی کردنت آقای کیم بلکه تهیونگ هم بازی میدی حداقل به آقای کیم رحم نمیکنی به تهیونگی که از بچگی خودت بزرگش کردی رحم کن
گفت : من هرکاری انجام میدم بخاطر اوناست این تویی که با برگشتن دوباره زندگیمون رو خراب کردی
گفتم : من به همه ثابت میکنم تو چطور آدمی هستی بعد میرم تهیونگ و آقای کیم بهم اعتماد دارن باورم میکنن
خندید و گفت : حتما ببینیم و تعریف کنیم
از کنارم رد شد و رفت داخل عمارت
هوففف بازم مغزم رو به هم ریخت باید این موضوع رو به آقای کیم بگم اون حتما باورم میکنه.
شب موقع شام بود آقای کیم برگشته بود بعده شام آقای کیم رفت اتاقش منم رفتم آشپزخونه دوتا قهوه درست کردم واسه خودمو آقای کیم چون میخواستم باهاش حرف بزنم نا خود آگاه میسا صدام زد ایشش این چندش ازم چی میخواد گفتم : چی میخوای میسا
گفت : یه لحظه بیا کمکم کن..هوفففف رفتم ببینم چی میگه ( میسا الکی ا/ت رو صدا کرد تا جی یون بره و تو قهوه ا/ت و آقای کیم دارو بریزه خدمتکار جی یون رو میبینه که داره یه چیزی میریزه اما طوری رفتار میکنه که انگار چیزی ندیده )
خیلی جدی گفت : نه واقعیته
گفتم : کجاست خواهرم ؟ نگاه شیطانی بهم کرد و گفت : انتظار نداری که بهت بگم
اگر یه درصد هم احتمال زنده بودن خواهرم باشه حاضرم هرکاری بکنم اما نه با کمک جی یون گفتم : تو هم انتظار نداری که هرکاری خواستی رو انجام بدم تو داری نه تنها با نقش بازی کردنت آقای کیم بلکه تهیونگ هم بازی میدی حداقل به آقای کیم رحم نمیکنی به تهیونگی که از بچگی خودت بزرگش کردی رحم کن
گفت : من هرکاری انجام میدم بخاطر اوناست این تویی که با برگشتن دوباره زندگیمون رو خراب کردی
گفتم : من به همه ثابت میکنم تو چطور آدمی هستی بعد میرم تهیونگ و آقای کیم بهم اعتماد دارن باورم میکنن
خندید و گفت : حتما ببینیم و تعریف کنیم
از کنارم رد شد و رفت داخل عمارت
هوففف بازم مغزم رو به هم ریخت باید این موضوع رو به آقای کیم بگم اون حتما باورم میکنه.
شب موقع شام بود آقای کیم برگشته بود بعده شام آقای کیم رفت اتاقش منم رفتم آشپزخونه دوتا قهوه درست کردم واسه خودمو آقای کیم چون میخواستم باهاش حرف بزنم نا خود آگاه میسا صدام زد ایشش این چندش ازم چی میخواد گفتم : چی میخوای میسا
گفت : یه لحظه بیا کمکم کن..هوفففف رفتم ببینم چی میگه ( میسا الکی ا/ت رو صدا کرد تا جی یون بره و تو قهوه ا/ت و آقای کیم دارو بریزه خدمتکار جی یون رو میبینه که داره یه چیزی میریزه اما طوری رفتار میکنه که انگار چیزی ندیده )
۱۲۸.۰k
۰۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.