رمان طنز، هیجانی، جنایی انتقامم را بگیر پارت اول:
فلــــــــــش بکـ به عقبــ
سوینا: هارااا... سوهو مدرسه دیر شد ها
هارا: اومدیم اه.. بازم یه روز جدید، با مدرسه، درس، اون قیافه هم کلاسیا.. چه روز خوبی چه زندگی خوبی شت 😐😐
سوهو: تیکه میندازی دیگه اره؟
هارا: صدرصد!
سوهو: چقد امروز بی عصابی چته؟
هارا: ایش حوصله این زندگی رو ندارم... دلم یه اتفاق جدید میخواد یکم تنوع میخواد هر روز این شکلی نباشه بیدار شی بری مدرسه برگردی شام بخوری بخوابی تا روز بعدش اینم زندگیه؟!
سوهو: اومممم پس چیه؟
هارا: این جهنمه!
سوهو: ودف! انقد ناسپاس نباش، بعضیا خیلی بدبختن ممکن خانواده نداشته باشن فقیر باشن تو یه مامان مهربون یه بابا پایه و از همه مهمتر یه داداش کراش مثل من داری توی طبقه92پنت هاوس زندگی میکنی دیگه چی میخوای ک نداری؟
هارا: نمیخواد منو نصیحت کنید داداش کراش الان اصن عصابشو ندارما!
سوینا: باز چتونه؟
هارا: هیچی، اوماااا دوهفته دیگه تولدم انتظار یه چیز نایس و خفن دارما
یون هو: نه، نه، نه، فقط تولد تو نیست تولد داداش دوقولوتم هست ها!
هارا: بابا اون همیشه به همه چی راضی میشه حتی یه تبریک ولی من نه یه هدیه متفاوت میخواد باشه! 😂🥺
یون هو، سوینا: مدرسه دیر شد!
هارا: شت... اوپا بیا بریم... مامان بابا بای!
یون هو: لیموزین دم در منتظره برید
هارا: 😐بریم اوپا
سوهو: اممم اجی نظرت چیه دو، سه روز قبل تولدمون با مین هو. و سانا بریم سفر؟
هارا: سفر؟ کجا بریم؟ بنظر باحال میاد
سوهو: منو مین هو(مین هو و سانا دختر خاله پسر خاله سوهو و هارا هستن) برنامه ریختیم بریم ویلا هاواییمون اونا گردشم میکنیم
هارا: روش فک میکنم😊
سوهو: نخیر باید بیای
ـــــــــــــــــــــــ(ویو مدرسه) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جَک: به به بچه خوشگلای مدرسه... پنت هاوس نشینا... میگم اون بالا بالا ها خوش میگذره دیگه اره؟
هارا: اره خیلی جات خالی.... چرا هر روز باید بیام مدرسه قیافه چَپر چولاق تورو تحمل کنم؟
جَک: اووووم تیکه خوبی بود پرنسس خانم!
سوهو: بکش کنار باوا
هارا: ببین بچه تقلبی که اگه بابات نبود الان اینجا نبودی با تقلب از رو برگه من و سوهو و مین هو به اینجا رسیدی امروز عصاب ندارم اگه جونت برات مهمه فقط خفه شو(با داد)
جَک: چه مرگته؟
سوهو: هیچی نمیگم رودار شدی با خواهر من درست صحبت کن؛!
جَک: اوووم خیلی ترسیدمم😆اگه نکنم چی میشه؟؟
سوهو: وایسا الان میگم چی میشه....
هارا: اوپا،،، اوپا ولش کن یه زری زد...مین هو بیا سوهو و جک دعواشون شد
مین هو: رفتم سوهو و جک و جدا کردم
سوهو: دیگه نبینمت تقلبی!
مین هو: ولش کن این بی سرو پا تازه به دوران رسیده رو بیاین بریم
هارا: اونوقت میگم اینجا جهنمه میگید نه!
مین هو: هارا راستی چیزی که جیهووا گف راسته؟
هارا: چی راسته؟
مین هو: همین که رییس کیم قراره جک و جای سوهو بیاره؟
هارا: وات د فااااز چی می گی؟
حمایت نشه خودمو جر میکدم بالای سه لایک و دو نظر پارت بعدی از پارت سوم به بهت وحشتناک میشه پسس پلیییز حمایتتتتت🥺❤❤❤
سوینا: هارااا... سوهو مدرسه دیر شد ها
هارا: اومدیم اه.. بازم یه روز جدید، با مدرسه، درس، اون قیافه هم کلاسیا.. چه روز خوبی چه زندگی خوبی شت 😐😐
سوهو: تیکه میندازی دیگه اره؟
هارا: صدرصد!
سوهو: چقد امروز بی عصابی چته؟
هارا: ایش حوصله این زندگی رو ندارم... دلم یه اتفاق جدید میخواد یکم تنوع میخواد هر روز این شکلی نباشه بیدار شی بری مدرسه برگردی شام بخوری بخوابی تا روز بعدش اینم زندگیه؟!
سوهو: اومممم پس چیه؟
هارا: این جهنمه!
سوهو: ودف! انقد ناسپاس نباش، بعضیا خیلی بدبختن ممکن خانواده نداشته باشن فقیر باشن تو یه مامان مهربون یه بابا پایه و از همه مهمتر یه داداش کراش مثل من داری توی طبقه92پنت هاوس زندگی میکنی دیگه چی میخوای ک نداری؟
هارا: نمیخواد منو نصیحت کنید داداش کراش الان اصن عصابشو ندارما!
سوینا: باز چتونه؟
هارا: هیچی، اوماااا دوهفته دیگه تولدم انتظار یه چیز نایس و خفن دارما
یون هو: نه، نه، نه، فقط تولد تو نیست تولد داداش دوقولوتم هست ها!
هارا: بابا اون همیشه به همه چی راضی میشه حتی یه تبریک ولی من نه یه هدیه متفاوت میخواد باشه! 😂🥺
یون هو، سوینا: مدرسه دیر شد!
هارا: شت... اوپا بیا بریم... مامان بابا بای!
یون هو: لیموزین دم در منتظره برید
هارا: 😐بریم اوپا
سوهو: اممم اجی نظرت چیه دو، سه روز قبل تولدمون با مین هو. و سانا بریم سفر؟
هارا: سفر؟ کجا بریم؟ بنظر باحال میاد
سوهو: منو مین هو(مین هو و سانا دختر خاله پسر خاله سوهو و هارا هستن) برنامه ریختیم بریم ویلا هاواییمون اونا گردشم میکنیم
هارا: روش فک میکنم😊
سوهو: نخیر باید بیای
ـــــــــــــــــــــــ(ویو مدرسه) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جَک: به به بچه خوشگلای مدرسه... پنت هاوس نشینا... میگم اون بالا بالا ها خوش میگذره دیگه اره؟
هارا: اره خیلی جات خالی.... چرا هر روز باید بیام مدرسه قیافه چَپر چولاق تورو تحمل کنم؟
جَک: اووووم تیکه خوبی بود پرنسس خانم!
سوهو: بکش کنار باوا
هارا: ببین بچه تقلبی که اگه بابات نبود الان اینجا نبودی با تقلب از رو برگه من و سوهو و مین هو به اینجا رسیدی امروز عصاب ندارم اگه جونت برات مهمه فقط خفه شو(با داد)
جَک: چه مرگته؟
سوهو: هیچی نمیگم رودار شدی با خواهر من درست صحبت کن؛!
جَک: اوووم خیلی ترسیدمم😆اگه نکنم چی میشه؟؟
سوهو: وایسا الان میگم چی میشه....
هارا: اوپا،،، اوپا ولش کن یه زری زد...مین هو بیا سوهو و جک دعواشون شد
مین هو: رفتم سوهو و جک و جدا کردم
سوهو: دیگه نبینمت تقلبی!
مین هو: ولش کن این بی سرو پا تازه به دوران رسیده رو بیاین بریم
هارا: اونوقت میگم اینجا جهنمه میگید نه!
مین هو: هارا راستی چیزی که جیهووا گف راسته؟
هارا: چی راسته؟
مین هو: همین که رییس کیم قراره جک و جای سوهو بیاره؟
هارا: وات د فااااز چی می گی؟
حمایت نشه خودمو جر میکدم بالای سه لایک و دو نظر پارت بعدی از پارت سوم به بهت وحشتناک میشه پسس پلیییز حمایتتتتت🥺❤❤❤
۹.۶k
۰۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.