"وارد اتاق شدن و کوک ا.ت رو آروم گذاشت رو تخت...تیشرتشون
"وارد اتاق شدن و کوک ا.ت رو آروم گذاشت رو تخت...تیشرتشون رو در آوردن و ا.ت سریع جلوی چشاشو گرفت"
کوک: اوم..بیبی خجالت نداریم..
ته: قراره چیزی بیشتر از این ببینی!
"ا.ت اب دهنشو صدا دار قورت داد و کوک دم گوش ا.ت گفت.."
کوک: قول میدم این شب فراموش نشدنی رو به بهترین شکل ممکن تموم کنم!
ا.ت: و..ولی من آماده نیستم(بغض)
ته: بغض نکن قشنگم...اگر همراهی کنی عالی پیش میره!
"ته رفت سمت لبای ا.ت و کوک خیلی آروم لباس ا.ت رو درآورد.. ته همزمان که داشت ا.ت رو میبوسید دستش رو روی کمر ا.ت حرکت میداد و خیلی آروم سوتین ا.ت رو دراود و به کارش ادامه داد..."
منتظر پارت بعد باشید تو کامنت میزارم:)
کوک: اوم..بیبی خجالت نداریم..
ته: قراره چیزی بیشتر از این ببینی!
"ا.ت اب دهنشو صدا دار قورت داد و کوک دم گوش ا.ت گفت.."
کوک: قول میدم این شب فراموش نشدنی رو به بهترین شکل ممکن تموم کنم!
ا.ت: و..ولی من آماده نیستم(بغض)
ته: بغض نکن قشنگم...اگر همراهی کنی عالی پیش میره!
"ته رفت سمت لبای ا.ت و کوک خیلی آروم لباس ا.ت رو درآورد.. ته همزمان که داشت ا.ت رو میبوسید دستش رو روی کمر ا.ت حرکت میداد و خیلی آروم سوتین ا.ت رو دراود و به کارش ادامه داد..."
منتظر پارت بعد باشید تو کامنت میزارم:)
۲۸.۵k
۱۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.