ویو ات
ویو ات
(خیلی وقت بود ویو نداشتیم)
من دوست داشتم با تک تک سلول های بدنم دوست داشتم و بهت عشق ورزیدم اما تو چیکار کردی
همه رفتن نینا ته ته جیا(دوست دختر کوک نیست) فقط دوستام هستن
ات برای بار دوم گریه کرد بار اول خانوادش ترکش. کردن و به دیار باقی شتافتند و بار دوم عشق
عشق کسی رو با تمام وجود میپرستی
و دوستش داری اما میشکونتش
عشق یک طرفه
کسی رو دوست داری و عاشقش هم مانند این هست
چاقو رو زیر گلوت گذاشته و داره میکشتت و تو داری میگی حواست باشه دستت نبره
وقتی عاشق میشی هیچوقت از بین نمیره و مثل تیر در تو وجود خواهد داشت تا زمانی بمیری و اثری از تو باقی نماند
عشق رو به معنای بد نمیگوییم
عشق زیباست اما تا وقتی که از شخص مورد نظر خیانت نبینی
خب تمومش کنیم
و ادامه بدیم
اشکامو پاک کردم به خودم رسیدم و سوار موتور آبی ام شدم اولین باری بود چیزی جز مشکی داشتم پام رو روی کلاچ فشار دادم و وارد مسابقه موتور سواری شدم
موتوری دیدم آشنا بود اما مهم نبود
نزدیکم میشد
من رو نزدیک دیوار کرد
انتظار داشت سرعتم رو کم کنم
اما برعکس بیشتر کردم و از کنارش رد شدم
و در آخر براش دست تکون دادم و این باعث فشاری شدن طرف شد
به خط پایان رسیدم و بردم موتور رو پارک. کردم و کلاه کاسکت رو از سرم برداشت موهای لخت پسرونه ام رو به هم ریختم و بع موتور تکیه دادم همه رسیدن
داشتم به خیانت جئون فکر میکردم
فلش بک
ات ویو داشتم وارد خونه میشدم
با کفش ها پاشنه بلندی رو به رو شدم اهمیتی ندادم
وارد خونه شدم بوی عطر زنونه میومد
بازم مثل همیشه اهمیت ندادم شراب روی میز بود ماتیک روی لبه ی جام شراب بود
ماتیک با رنگی شرابی
سعی کردم بغض ام رو خفه کنم
و کردم
رفتم طبقه بالا همون موقع صدای ناله اومد و شک ام به واقعیت پیوست وارد اتاق شدم و با قامت لخت حئون روبه رو شدم و دختری لخت کنارش بود
(بچه ها من کلا اسمات نویس نیستم و تا همینجا شرم کردم نوشتم از دوستای مدرسه غیر مدرسه به شدت عذر میخوام)
کنارش بود
با حیرت به اون دو خیره شدم جئون نیشخندی زد و منم با سرعت از خونه بیرون اومدم
و وارد عمارت شدم
(بقیشو میدونید دیگه)
کسی به محکم زدن به صورتم از خیالات بیرون اومدم و نگاهش کردم
از اعصبانیت چیزی نمیدیدم خنده ای از روی اعصبانیت کردم و بهش نگاه کردم
یک تا از ابروم رو بالا دادم
(خیلی وقت بود ویو نداشتیم)
من دوست داشتم با تک تک سلول های بدنم دوست داشتم و بهت عشق ورزیدم اما تو چیکار کردی
همه رفتن نینا ته ته جیا(دوست دختر کوک نیست) فقط دوستام هستن
ات برای بار دوم گریه کرد بار اول خانوادش ترکش. کردن و به دیار باقی شتافتند و بار دوم عشق
عشق کسی رو با تمام وجود میپرستی
و دوستش داری اما میشکونتش
عشق یک طرفه
کسی رو دوست داری و عاشقش هم مانند این هست
چاقو رو زیر گلوت گذاشته و داره میکشتت و تو داری میگی حواست باشه دستت نبره
وقتی عاشق میشی هیچوقت از بین نمیره و مثل تیر در تو وجود خواهد داشت تا زمانی بمیری و اثری از تو باقی نماند
عشق رو به معنای بد نمیگوییم
عشق زیباست اما تا وقتی که از شخص مورد نظر خیانت نبینی
خب تمومش کنیم
و ادامه بدیم
اشکامو پاک کردم به خودم رسیدم و سوار موتور آبی ام شدم اولین باری بود چیزی جز مشکی داشتم پام رو روی کلاچ فشار دادم و وارد مسابقه موتور سواری شدم
موتوری دیدم آشنا بود اما مهم نبود
نزدیکم میشد
من رو نزدیک دیوار کرد
انتظار داشت سرعتم رو کم کنم
اما برعکس بیشتر کردم و از کنارش رد شدم
و در آخر براش دست تکون دادم و این باعث فشاری شدن طرف شد
به خط پایان رسیدم و بردم موتور رو پارک. کردم و کلاه کاسکت رو از سرم برداشت موهای لخت پسرونه ام رو به هم ریختم و بع موتور تکیه دادم همه رسیدن
داشتم به خیانت جئون فکر میکردم
فلش بک
ات ویو داشتم وارد خونه میشدم
با کفش ها پاشنه بلندی رو به رو شدم اهمیتی ندادم
وارد خونه شدم بوی عطر زنونه میومد
بازم مثل همیشه اهمیت ندادم شراب روی میز بود ماتیک روی لبه ی جام شراب بود
ماتیک با رنگی شرابی
سعی کردم بغض ام رو خفه کنم
و کردم
رفتم طبقه بالا همون موقع صدای ناله اومد و شک ام به واقعیت پیوست وارد اتاق شدم و با قامت لخت حئون روبه رو شدم و دختری لخت کنارش بود
(بچه ها من کلا اسمات نویس نیستم و تا همینجا شرم کردم نوشتم از دوستای مدرسه غیر مدرسه به شدت عذر میخوام)
کنارش بود
با حیرت به اون دو خیره شدم جئون نیشخندی زد و منم با سرعت از خونه بیرون اومدم
و وارد عمارت شدم
(بقیشو میدونید دیگه)
کسی به محکم زدن به صورتم از خیالات بیرون اومدم و نگاهش کردم
از اعصبانیت چیزی نمیدیدم خنده ای از روی اعصبانیت کردم و بهش نگاه کردم
یک تا از ابروم رو بالا دادم
۴.۱k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.