Dancing with the devil پارت (1)
"هیچ کس داستان را از دید شیطان ندیده بود، مردم فقط
او را با شنیده هایشان قضاوت کردند!"
در ابتدای خلقت درست زمانی که همه چیز بود و هیچ چیز نبود، او،
پروردگار زمین و آسمان... مخلوق را خلق کرد و خالق نام گرفت...
قبل از آفریده شدن انس، همه چیز به خوشی میگذشت، زمین و آسمان
در صلح، نور و تاریکی در آغوش هم و در بهشت آرامش بود.
خداوند متعال تصمیم به آفریدن موجودی گرفت موجودی کامل تر از
هر جانوری، چیزی ورای تصور، موجودی که بتواند گوشه ای از
عظمتش را نمایش دهد!
آدم را آفرید، آدم را به زیبایی شکوفه تازه جوانه زده خلق کرد و از
روح خود در او دمید!
او را واال خواند و همیتایی به او بخشید... حوا همتای آدم بود!
فرشتگان خوشحال بودند، همه... جز یک نفر!
دستور داد آدم را سجده کنند، همه سجده کردند اما یک نفر ایستاد...
کفر گفت، فریاد زد که خود از جنس آتش است و آدم خاکی
پست تر از
آن است که الیق سجده آنها باشد...
و از بهشت پروردگار تبعید شد.
همه از عشق جدا نشدنی بین آدم و حوا میگفتند اما همان یک سایه
حسادت ورزید!
آنان فریب سخنان زیبای همان یکی را خوردند و از بهشت تبعید شدند!
اما باز هم کسی نگفت چرا!
همه گفتند همان یک سایه!
و پس از آن پای فرزندان آدم به زمین باز شد، نسلی گناهکار، که
جنایت ها کردند!
اما، اما... صبر کنید...
او را با شنیده هایشان قضاوت کردند!"
در ابتدای خلقت درست زمانی که همه چیز بود و هیچ چیز نبود، او،
پروردگار زمین و آسمان... مخلوق را خلق کرد و خالق نام گرفت...
قبل از آفریده شدن انس، همه چیز به خوشی میگذشت، زمین و آسمان
در صلح، نور و تاریکی در آغوش هم و در بهشت آرامش بود.
خداوند متعال تصمیم به آفریدن موجودی گرفت موجودی کامل تر از
هر جانوری، چیزی ورای تصور، موجودی که بتواند گوشه ای از
عظمتش را نمایش دهد!
آدم را آفرید، آدم را به زیبایی شکوفه تازه جوانه زده خلق کرد و از
روح خود در او دمید!
او را واال خواند و همیتایی به او بخشید... حوا همتای آدم بود!
فرشتگان خوشحال بودند، همه... جز یک نفر!
دستور داد آدم را سجده کنند، همه سجده کردند اما یک نفر ایستاد...
کفر گفت، فریاد زد که خود از جنس آتش است و آدم خاکی
پست تر از
آن است که الیق سجده آنها باشد...
و از بهشت پروردگار تبعید شد.
همه از عشق جدا نشدنی بین آدم و حوا میگفتند اما همان یک سایه
حسادت ورزید!
آنان فریب سخنان زیبای همان یکی را خوردند و از بهشت تبعید شدند!
اما باز هم کسی نگفت چرا!
همه گفتند همان یک سایه!
و پس از آن پای فرزندان آدم به زمین باز شد، نسلی گناهکار، که
جنایت ها کردند!
اما، اما... صبر کنید...
۱.۸k
۲۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.