فرشته ای که رفت p27

وی : نه اینطور نیست ما طلاق گرفتیم
ا.ت : واقعا گوشیتو بده بهم
وی: چرا بدم؟
ا.ت : مگه دوسم نداری؟
وی : چرا ولی برای چی میخوایش ؟
ا.ت : پس دوسم نداری از همون اولم نباید تو رو دوس میداشتم
وی : باشه بیا
ا.ت : رمز
وی: خودم بزنم
ا.ت : حرف بزن بگو
وی: هارتم لیسا
ا.ت : اسم زنته
وی: ما چند وقت پیش طلاق گرفتیم هنوز وقت نکردم اینو پاک کنم الان میکنمش هارتم ا.ت
ا.ت : لازم نکرده
ا.ت : خب حالا برو بیرون
وی : چرا ؟
ا.ت : چی توش داری که من نباید ببینم؟
وی : باشه باشه الان میرم
رفت بیرون
ا.ت : خب بزار ببینم تهیونگ چی داره وای این همون زنه نیست پس چرا این عکسو داره ازش چرا چیزی ت*ن*ش نیس چرا از ا*و*ن*ج*ا*ش عکس داره
وی ویو:
عه اون عکس خاک بر سری از لیسا خاک تو سرم نبینه درو باز کردم بله همون بود
ا.ت : این چیه ها؟ تو که گفتی منو دوس داری داری هنوزم نگام میکنی (با گریه و داد گوشی رو پرت کرد تو بغل تهیونگ دویید تهیونگ دویید دنبالش)
وی : ابنجور نیست ا.ت
ا.ت : منو ببر پیش جیمین بدو مگه دوسم نداری ببرم دیگه
وی : اشتباه نکن این مال خیلی وقت پیشه
ا.ت : آخه زده ۱۸ ژوئن 2023
وی : خب الان مارسیم
ا.ت : ولی الان زده ۲۱ ژوئن 2023
مغز وی: تازه خر شده بود بدبخت شدم




می‌دونم کم بود ولی ببخشید جبران میکنم چون مسافرت هستیم نتم کمه

پارت بعدی ۲۵ لایک پلیز فقط هرکس لایک کرد یه کامنت هم بزاره میسی