خـــــدایا…
خـــــدایا…
بیاموز به من…..
که لحظه ها در گذرند….
بیاموز به من که هیچ حالتی پایدار نیست…..
که میگذرد….اگر در سختی ام…
اگر دلتنگم….
و در تمام این لحظه ها تو در کنار منی….
به من آگاهی بده تا پذیرا باشم هر لحظه ایی را که میگذرد…
از نیروی بی پایانت بی نصیبم مگذار ….
نگرانیهایم را بدست تو میسپارم…..
و قدم میگذارم در راهی که تو میخوانی ام…..
و هرچه در این مسیر برایم مهیا کرده ای را با آغوش باز می پذیرم….
هر لحظه با یاد تو خواهد گذشت…
چه سخت و چه آسان…
چه تلخ و چه شیرین…
صبحتون بخیر دوستان
بیاموز به من…..
که لحظه ها در گذرند….
بیاموز به من که هیچ حالتی پایدار نیست…..
که میگذرد….اگر در سختی ام…
اگر دلتنگم….
و در تمام این لحظه ها تو در کنار منی….
به من آگاهی بده تا پذیرا باشم هر لحظه ایی را که میگذرد…
از نیروی بی پایانت بی نصیبم مگذار ….
نگرانیهایم را بدست تو میسپارم…..
و قدم میگذارم در راهی که تو میخوانی ام…..
و هرچه در این مسیر برایم مهیا کرده ای را با آغوش باز می پذیرم….
هر لحظه با یاد تو خواهد گذشت…
چه سخت و چه آسان…
چه تلخ و چه شیرین…
صبحتون بخیر دوستان
۶۱۴
۰۶ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.