پارت ۲۳ من خیانت نکردم
ات ویو:
بچه هارو حموم دادم بعد آوردم بیرون داشتم موهای جونگ کوک رو خرگوشی میبستم که مین هو گفت
مین هو:مامانی
ات:جانم
مین هو:میشه موهای منو خرگوشی ببندی
ات:(خنده)نه تو پسری
مین هو:تلوخدا
ات:خرگوشی نمیبندم وای از برات دم اسبی میبندم
مین هو:باچه
(فلش بک به شب )
کوک ویو:
به سمت خونه شوگا حرکت کردم
تو راه بودم که بعد از چند ثانیه رسیدم در زدم که شوگا درو باز کرد
شوگا :اوو داداش کوچیکه
کوک:ااااا هیونگ
شوگا :راست میگم دیگه
کوک:میتونم بیام تو
شوگا:اوو اره بیا
رفتیم تو اتاق کار شوگا داشت میزشو می گشت که یه فلش مشکی از رو میز اورد
شوگا:خب ببین کوک این گرافیکش خیلی بالاست چون صدا داره باید با لب تاب شرکت ببینیش
کوک :مرسی هیونگ چطوری میتونم جبران کنم
شوگا:هیچ کا......نه نه وایسا یه چیز ازت میخوام
کوک:چی؟
شوگا: که دفعه بعد با زن داداش و برادر زاده هام بیای
کوک:(خنده)باشه حتما
کوک ویو
از شوگا خدافظی کردم و به سمت خونه حرکت کردم خیلی خوشحال بودم چون فردا هم چی رو ات میفهمه و میاد پیشم
#بی تی اس #فیک # جونگ کوک
بچه هارو حموم دادم بعد آوردم بیرون داشتم موهای جونگ کوک رو خرگوشی میبستم که مین هو گفت
مین هو:مامانی
ات:جانم
مین هو:میشه موهای منو خرگوشی ببندی
ات:(خنده)نه تو پسری
مین هو:تلوخدا
ات:خرگوشی نمیبندم وای از برات دم اسبی میبندم
مین هو:باچه
(فلش بک به شب )
کوک ویو:
به سمت خونه شوگا حرکت کردم
تو راه بودم که بعد از چند ثانیه رسیدم در زدم که شوگا درو باز کرد
شوگا :اوو داداش کوچیکه
کوک:ااااا هیونگ
شوگا :راست میگم دیگه
کوک:میتونم بیام تو
شوگا:اوو اره بیا
رفتیم تو اتاق کار شوگا داشت میزشو می گشت که یه فلش مشکی از رو میز اورد
شوگا:خب ببین کوک این گرافیکش خیلی بالاست چون صدا داره باید با لب تاب شرکت ببینیش
کوک :مرسی هیونگ چطوری میتونم جبران کنم
شوگا:هیچ کا......نه نه وایسا یه چیز ازت میخوام
کوک:چی؟
شوگا: که دفعه بعد با زن داداش و برادر زاده هام بیای
کوک:(خنده)باشه حتما
کوک ویو
از شوگا خدافظی کردم و به سمت خونه حرکت کردم خیلی خوشحال بودم چون فردا هم چی رو ات میفهمه و میاد پیشم
#بی تی اس #فیک # جونگ کوک
۲۱.۰k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.