دوست پسر مافیای من فصل ۲ پارت ۱۰=
دوست پسر مافیای من فصل ۲ پارت ۱۰=
ک یهو جیمین گفت
&:میسو باید من رو انتخاب کنی حق دیگه ای نداری بیب
=:میسو من رو انتخاب میکنه چونکه عاشق منه فقط اون ههه(پوزخند)
+:یعنی چی چی دارید میگید؟
&:باید از بین من و کوک یکیو انتخاب کنی
+:خب معلومه دیگ
&=:کییی؟
+:کوکی
بعدش رفتم نشستم بغل مبل پیش کوک کوکم بغلم کرد ک گفت
=:عاشقتم دختر کوچولوم
+:منم عاشقتم پسر بزرگم
&:یااا من اینجا هویجم میسو من عاشقتم لعنتی چرا نمیبینی؟(عصبانیت و داد)
+:من عاشق یکی دیگم تو چرا نمیفهمی هاا؟
=:ببند دهنتو جیمین میسو ماله منه
&:اصلا بیا یک کاری کنیم کوک
=:چی؟
&:مشروب میخوریم هر کی ک مست شد میسو رو دیگ نداره
+:وا یعنی چی مگ من پفکممم؟
=:قبوله
+:یااا یعنیییی چییی؟
=&:تو دخالت نکن(جدی و عصبانیت و کمی داد)
+:ههه اوک بعدش بلند شدم برم بیرون ک
=:بشین سرجات منو سگ نکن
+:(پوزخند)
بعدش دوباره خواستم بلند شم ک جیمین گفت
&:بشیننن دیگ توام روانی نکن منووو(داد)
+:دیگ از ترسم نشستم انگاری خوششون میاد اینجوری برا من قلدری میکنن وحشیا
*جیمین ویسکی با بالاترین درصد رو سفارش داد
پرش زمانی به ۲ ساعت بعد
از زبان میسو
همینجوری دو ساعت داشتن میخوردن حتی منم عین خیار نگاشون میکردم حتی نذاشتن یک قلوب بخورم روانیا بعد از دو ساعت خوردن هنوز ک هنوزه تغییری نکردن
=:خب در چه حالی؟😏
&:فک کردی من مست میشم؟😏
=:خب پس اگ نمیشی
دوتا ودکا سفارش دادم آوردن
=:اینو امتحان کن
&:ههه ببینیمو تعریف کنیم
*دوباره هردو شروع کردن به خوردن و میسو هم فقط همونجوری زل زده بود بهشون
پرش زمانی به ۱ ساعت بعد
از زبان میسو
کوک و جیمین یک خورده مست شده بودن ههه ولی چقدر ظرفیتشون بالاس خدایی خیلی خفنن داشتم با خوردم همینجوری فک میکردم ک دیدم هم کوک و هم جیمین هردو دارن عرق میکنن کوک کرواتشو شل کرد ک این حرکتش خیلی هات بود جیمین هم ک کلا کرواتشو و جلیقشو در آورد دو تا دکمه ی بالای لباسش رو باز کرد
+:وا اینا چرا اینجورین؟(تعجب)
بعدش دوباره ۱۰ پیک دیگ هم خوردن ک کوک هم کرواتشو کند جلیقشو هم در آورد سه تا از دکمه هاش هم باز کرد ک سینش و سیکس پک هاش کمی معلوم میشد جیمین هم همینطور
+:وایی نکنه یعنیی
برداشتم روی شیشه مشروب رو خوندم ۸۰ درصد تحریک کننده بود وایی خیلی درصدش بالا بود به فاک رفتم من امشب وایی نه یکی هم نیستن ک نه نه نه نمیزارم این اتفاق بیوفته
&:اههه فک کنم مست شدم بالاخره(خمار)
=:اومم منم همینطور(خمار)
خیلی تحریک شده بودم دیکم انقد داشت باد میکرد ک گفتم الان شلوارم پاره میشه همینجوری نگران بودم چیکار کنم رفع چه این حس ک یادم افتاد میسو اینجاست بهش نگاه کردم با ترس بهم نگاه میکرد فک کنم متوجه موضوع شده بود هههه(پوزخند)
ک یهو جیمین گفت
&:میسو باید من رو انتخاب کنی حق دیگه ای نداری بیب
=:میسو من رو انتخاب میکنه چونکه عاشق منه فقط اون ههه(پوزخند)
+:یعنی چی چی دارید میگید؟
&:باید از بین من و کوک یکیو انتخاب کنی
+:خب معلومه دیگ
&=:کییی؟
+:کوکی
بعدش رفتم نشستم بغل مبل پیش کوک کوکم بغلم کرد ک گفت
=:عاشقتم دختر کوچولوم
+:منم عاشقتم پسر بزرگم
&:یااا من اینجا هویجم میسو من عاشقتم لعنتی چرا نمیبینی؟(عصبانیت و داد)
+:من عاشق یکی دیگم تو چرا نمیفهمی هاا؟
=:ببند دهنتو جیمین میسو ماله منه
&:اصلا بیا یک کاری کنیم کوک
=:چی؟
&:مشروب میخوریم هر کی ک مست شد میسو رو دیگ نداره
+:وا یعنی چی مگ من پفکممم؟
=:قبوله
+:یااا یعنیییی چییی؟
=&:تو دخالت نکن(جدی و عصبانیت و کمی داد)
+:ههه اوک بعدش بلند شدم برم بیرون ک
=:بشین سرجات منو سگ نکن
+:(پوزخند)
بعدش دوباره خواستم بلند شم ک جیمین گفت
&:بشیننن دیگ توام روانی نکن منووو(داد)
+:دیگ از ترسم نشستم انگاری خوششون میاد اینجوری برا من قلدری میکنن وحشیا
*جیمین ویسکی با بالاترین درصد رو سفارش داد
پرش زمانی به ۲ ساعت بعد
از زبان میسو
همینجوری دو ساعت داشتن میخوردن حتی منم عین خیار نگاشون میکردم حتی نذاشتن یک قلوب بخورم روانیا بعد از دو ساعت خوردن هنوز ک هنوزه تغییری نکردن
=:خب در چه حالی؟😏
&:فک کردی من مست میشم؟😏
=:خب پس اگ نمیشی
دوتا ودکا سفارش دادم آوردن
=:اینو امتحان کن
&:ههه ببینیمو تعریف کنیم
*دوباره هردو شروع کردن به خوردن و میسو هم فقط همونجوری زل زده بود بهشون
پرش زمانی به ۱ ساعت بعد
از زبان میسو
کوک و جیمین یک خورده مست شده بودن ههه ولی چقدر ظرفیتشون بالاس خدایی خیلی خفنن داشتم با خوردم همینجوری فک میکردم ک دیدم هم کوک و هم جیمین هردو دارن عرق میکنن کوک کرواتشو شل کرد ک این حرکتش خیلی هات بود جیمین هم ک کلا کرواتشو و جلیقشو در آورد دو تا دکمه ی بالای لباسش رو باز کرد
+:وا اینا چرا اینجورین؟(تعجب)
بعدش دوباره ۱۰ پیک دیگ هم خوردن ک کوک هم کرواتشو کند جلیقشو هم در آورد سه تا از دکمه هاش هم باز کرد ک سینش و سیکس پک هاش کمی معلوم میشد جیمین هم همینطور
+:وایی نکنه یعنیی
برداشتم روی شیشه مشروب رو خوندم ۸۰ درصد تحریک کننده بود وایی خیلی درصدش بالا بود به فاک رفتم من امشب وایی نه یکی هم نیستن ک نه نه نه نمیزارم این اتفاق بیوفته
&:اههه فک کنم مست شدم بالاخره(خمار)
=:اومم منم همینطور(خمار)
خیلی تحریک شده بودم دیکم انقد داشت باد میکرد ک گفتم الان شلوارم پاره میشه همینجوری نگران بودم چیکار کنم رفع چه این حس ک یادم افتاد میسو اینجاست بهش نگاه کردم با ترس بهم نگاه میکرد فک کنم متوجه موضوع شده بود هههه(پوزخند)
۱۸.۱k
۱۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.