فیک ۱۰
از زبان ا.ت
صبح از خواب بیدار شدم دیدم موهام این جوجه تیغی شده بود خندیدم
بلند شدم رفتم لباس آماده کردم رفتم حموم اومدم بیرون لباسمو پوشیدم موهامو شونه کردم بعد رفتم پایین جون کوک داشت صبحانه می خورد به من نگاه کرد
+ صبح بخیر شاهزاده خانم
_ یه موقع نمونه تو گلوت همش تیکه میندازی
+ تو نگران نباش نمیمونه
از زبان ا.ت
من میخواستم انتقام مامانمو از اون مرده بگیرم (منظورش اون یارو که مامانشو خرید)
ولی نمیتونم جلوش وایسادم نیاز به کمک دارم
+ چیزی میخوای بگی
_اره راستش بابام مامانمو به یه مرد فروخت من می خوام انتقام مامانمو از اون مرد بگیرم
+باشه انتقام تو میگیرم
_ممنون
+خواهش
صبح از خواب بیدار شدم دیدم موهام این جوجه تیغی شده بود خندیدم
بلند شدم رفتم لباس آماده کردم رفتم حموم اومدم بیرون لباسمو پوشیدم موهامو شونه کردم بعد رفتم پایین جون کوک داشت صبحانه می خورد به من نگاه کرد
+ صبح بخیر شاهزاده خانم
_ یه موقع نمونه تو گلوت همش تیکه میندازی
+ تو نگران نباش نمیمونه
از زبان ا.ت
من میخواستم انتقام مامانمو از اون مرده بگیرم (منظورش اون یارو که مامانشو خرید)
ولی نمیتونم جلوش وایسادم نیاز به کمک دارم
+ چیزی میخوای بگی
_اره راستش بابام مامانمو به یه مرد فروخت من می خوام انتقام مامانمو از اون مرد بگیرم
+باشه انتقام تو میگیرم
_ممنون
+خواهش
۹.۹k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.