خون شیرین پارت ششم فصل دوم
دستشو از عضوت برمیداری هانا:جیمین من باردارم
جیمین:...
هانا: دستت درد میکنه؟
جیمین: خیلی
هانا: بریم درمانگاه
جیمین : چطوری ماشین برونم؟
هانا: خب رانندتو صدا کن بیاد
جیمین: رفته مسافرت
هانا: من میرونم
جیمین: باشه
هانا: حاضر شو
جیمین : باشه
سوار ماشین میشین و میرفتین
هانا: میشه به مامان سر بزنیم؟
جیمین: برگشتنی میشه الان دارم زجر میکشم
هانا: راس میگی... باشه
جیمین: تهیونگ رو دوست داری؟
هانا: عاشقش شدم ولی وقتی فهمیدم با دوست دخترت اون کارو کرده ناراحت شدم اون قاتله
جیمین: خب نونا میتونست یه کار دیگه بکنه
هانا: نونا... چه اسم خوبی
هانا : عکسشو داری ؟
از جیبش در میاره
ماشین رو نگه میداری و نگاه میکنی خیلی خوشگله
جیمین عکس رو ازت میگیره
جیمین: زودباش دارم میمیرم
هانا: باشه ... جیمین
جیمین: چیه؟
هانا: من عاشق تهیونگ شدم و نمیتونم تنهاش بزارم میخوام برگردم پیشش
جیمین: تو تهیونگ رو خوب نمیشناسی میشناختی عاشقش نبودی
هانا: منظورت چیه؟
جیمین: ...
.....
رسیدین
دکتر دست جیمین رو پانسمان کرد و یه سری دارو بهتون داد
جیمین: هانا دستم خوب شد من میرونم ماشین رو
هانا: باشه
جیمین به طرف فروشگاه رفت
صبر کن میام
هانا: کجا؟! قرار بود بریم خونه مامانم
. .
یه لباس سکسی واست گرفته بود و خودش خوشتیپ کرده بود
هانا: خوشکل شدی
جیمین : مرسی
هانا: اینا واس چی
جیمین: بریم بار
هانا: چی؟!
جیمین: خواهش میکنم
هانا : باشه
جیمین: نگاه نمکنم لباساتو عوض کن
لباساتو عوض کردی و رفتین
رسیدن دستتو گرفت و وارد شدین
یه میز پیدا کردین...بعد یکم نوشیدن حالت بد شد و پاشدی بری دسشویی که با یه صحنه مواجه شدی
هانا: تهیونگ... تو... تو... آخه چرا؟!
.
ادامه پارت بعدی...من به این خیلی زحمت میکشم پس نظر فراموش نشه😘
#BTS
جیمین:...
هانا: دستت درد میکنه؟
جیمین: خیلی
هانا: بریم درمانگاه
جیمین : چطوری ماشین برونم؟
هانا: خب رانندتو صدا کن بیاد
جیمین: رفته مسافرت
هانا: من میرونم
جیمین: باشه
هانا: حاضر شو
جیمین : باشه
سوار ماشین میشین و میرفتین
هانا: میشه به مامان سر بزنیم؟
جیمین: برگشتنی میشه الان دارم زجر میکشم
هانا: راس میگی... باشه
جیمین: تهیونگ رو دوست داری؟
هانا: عاشقش شدم ولی وقتی فهمیدم با دوست دخترت اون کارو کرده ناراحت شدم اون قاتله
جیمین: خب نونا میتونست یه کار دیگه بکنه
هانا: نونا... چه اسم خوبی
هانا : عکسشو داری ؟
از جیبش در میاره
ماشین رو نگه میداری و نگاه میکنی خیلی خوشگله
جیمین عکس رو ازت میگیره
جیمین: زودباش دارم میمیرم
هانا: باشه ... جیمین
جیمین: چیه؟
هانا: من عاشق تهیونگ شدم و نمیتونم تنهاش بزارم میخوام برگردم پیشش
جیمین: تو تهیونگ رو خوب نمیشناسی میشناختی عاشقش نبودی
هانا: منظورت چیه؟
جیمین: ...
.....
رسیدین
دکتر دست جیمین رو پانسمان کرد و یه سری دارو بهتون داد
جیمین: هانا دستم خوب شد من میرونم ماشین رو
هانا: باشه
جیمین به طرف فروشگاه رفت
صبر کن میام
هانا: کجا؟! قرار بود بریم خونه مامانم
. .
یه لباس سکسی واست گرفته بود و خودش خوشتیپ کرده بود
هانا: خوشکل شدی
جیمین : مرسی
هانا: اینا واس چی
جیمین: بریم بار
هانا: چی؟!
جیمین: خواهش میکنم
هانا : باشه
جیمین: نگاه نمکنم لباساتو عوض کن
لباساتو عوض کردی و رفتین
رسیدن دستتو گرفت و وارد شدین
یه میز پیدا کردین...بعد یکم نوشیدن حالت بد شد و پاشدی بری دسشویی که با یه صحنه مواجه شدی
هانا: تهیونگ... تو... تو... آخه چرا؟!
.
ادامه پارت بعدی...من به این خیلی زحمت میکشم پس نظر فراموش نشه😘
#BTS
۱۸۲.۸k
۲۴ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.